پسر من کلاس چهارمه
البته نه ساله اش هست اصلا از کلمه پول نداریم تا حالا جلوش استفاده نکردیم چیزی گرون یا ارزون هست رو جلوش نگفتیم
ممکن من و همسرم در مورد یه چیزی صحبت کنیم ولی آروم میگیم که پسرم نشنوه
دوست ندارم درگیر مسائل مالی بشه
اصلا دلیلی نداره تو این سن مفهوم گرونی رو بدونه
ولی بهش میگم که برای به دست آوردن هر چیزی آدم باید تلاش بکنه و قدر تلاشی که کرده رو بدونه
خیلی دوست داره لپ تاپ شخصی برای خودش داشته باشه بهش گفتم زود الان لپ تاپ داشتن معنی نداره بزرگ تر شدی برات میخریم
ولی باید پس انداز کنیم که بتونیم لپ تاپ بخریم
عیدی ها و کادوهای روز تولدش رو با خودش میرم طلا میگیرم و بهش میگم این ها رو میزارم برای خرید لپ تاپ
اولین بار بهم گفت چرا خوب خود پول رو نگه نمیداری
گفتم قیمت لپ تاپ میره بالا طلا هم همین طور
اگه پولمون رو همین جوری جمع کنیم خریدن لپ تاپ خیلی سخت میشه ولی وقتی تبدیلش می کنیم به طلا هر وقت خواستیم طلا رو میفروشیم لپ تاپ رو راحت میخریم
الان خودش پول عیدی هاش رو بهمون میده میگه برام طلا بگیرید بزارم کنار
بچه نباید استرس پول نداشتن و گرونی و اینا رو بکشه
باید مدیریت کردن پول رو یاد بگیره
اگر بهش عذاب وجدان بدی هی بگی میدونی من و بابات چقدر زحمت می کشیم برای پول درآوردن بچه به جای اینکه قدر پول رو بدونه دچار استرس و نگرانی میشه و یه عذاب وجدان همیشگی که پدر مادر من چقدر به خاطر من دارند اذیت میشن
نتیجه اش میشه یه بچه خسیس که همیشه استرس داره پولش رو خرج. کنه یا برعکس یه آدم ولخرج که میخواد با پول خرج کردن احساس عذاب وجدان خودش رو کم کنه