پس منم داستان یکی از آشنا ها رو بگم 😍
یکی از اقواممون یک دختر و یک پسر داشت که همسرشون فوت کردن سال ۸۰ فوت شدن و بچه هاش هم کوچیک بودن بچه بزرگش ۴ سالش بود
بچه کوچیکه یک سالش بود همسرش هم شغلش آزاد بود در آمدی براشون به جا نذاشت
یک خونه داشتن که خانواده همسرش بالا کشیدن و به اینا چیزی ندادن
این خانم موند با لباس تن و دوتا بچه چند تا تیکه طلا
رفت تحت پوشش بهزیستی و رفت چند سال خونه پدرش ...پدرش هم وضع مالی خیلی خوبی نداشت که کمکشون کنه
خلاصه با مستمری بهزیستی و وام های بهزیستی بهش داد تونست یک خونه خیلی کوچولو بخره 😍😍 خیلی قناعت میکرد سعی میکرد حتی هزار تومان هم هدر نده
بعداً که یارانه هم اومد طلا میخرید باش
سال ۹۵ هم تونست علاوه بر اون خونه ای که داشت یک واحد بزرگتر تو جای بهتر شهر بخره😍 و چند جا مشغول به کار شد علاوه بر مستمری بهزیستی و یارانه کار هم شروع کرد (البته دهه ۹۰ رفت سر کار)درآمدش هم کم بود ولی راضی بود میگفت مهم اینه که هست خدا رو شکر
دخترش ازدواج کرد بهترین جهاز رو داد سر عقد هدیه ۳۰ گرم طلا هدیه داد به دخترش پسرش بزرگ شد رانا پلاس صفر انداخت زیر پاش 🤌🏻🤌🏻😍
۱۵۰ گرم این حدودها هم در حال حاضر خودش طلا داره
۴۰ گرمی هم طلا برای عروس آینده خریده👌🏻👌🏻
هر وقت هم ما غر بزنیم میگه شما که از من بهترین من بین همتون صفر بودم هم خونه دار شدم هم ماشین دار عجله نکنیم به همه چیز میرسید اگه بخواین و تلاش کنید براش😍😍
واقعا با یک درآمد اندک به همه چیز رسید بهزیستی بیمه هم براش رد کرده چند سال دیگه بازنشسته میشه😁😁
من خودم دیدم و دارم میبینم با درآمد اندک زندگیش رو جمع میکنه حتی الان اون با مستمری بهزیستی و یارانه خونه دار شد شما ها که دیگه الحمدالله وضع بهتری دارین مطمئن باشید سر وقتش شما هم به همه چیز میرسید فقط برنامه داشته باشین👌🏻👌🏻