سلام بچهها
تورو خدا منو ببخشید
با اجازتون جواب این پیام معصومه رو بدم
ببخشید میدونم مرتبط با پول و پس انداز نیست
ولی با سرنوشت بچهها مربوطه ک بزرگترین سرمایه هستن
ببخشید ببخشید لطفا گذر کنید ک مدیونتون نشم،🥰🙏🙏🙏
معصومه جون الان شرایط خوابگاهها بشدت بد و ناامن شدن
حداقل ۹۰ درصد افتضاح شدن دیگه مثل قدیم نیست ک بگیم
بچمون خوبه و بهش اعتماد داریم میتونه از پس خودش بربیاد
نه جو خیلی بد شده دختر و پسر هم نداره
پسر دوستم مشهد درس میخونه خانواده شوهرش همگی مشهد هستن فوقالعاده پسر خوبیه ولی مامانش همیشه نگرانه میگه میترسم نکنه معتاد بشه میگه تو بیشتر خوابگاه ها بساط پیک نیک و قلیون و شیشه خیلی راحت پهن شده است خونه شخصی بگیری هم همین طور باید ترس همه چیز تو تنت باشه
باورت میشه خیلی ها نا خواسته آلوده شدن
این از این موضوع البته نباید همیشه فکر کنیم ک بله برای همه همین میشه نه منظورم این نیست منظورم اینه الان تصمیم گیری و اعتماد سخت شده
و اینکه درس خواندن دانشگاه ملی تو شهر دیگه اگه ی حساب سرانگشتی کنیم هزینش بیشتر از دانشگاه آزاد محله خودمون میشه
و مهمتر از همه اینکه ما وقتی تو مملکتی زندگی میکنیم ک پارتی و سهمیه های ب ناحق حرف اول رو میزنن پس چرا خودمون رو برای ی اسم عذاب بدیم
چیزی ک ب اسم دانشگاه آزاد و ملی
چیزی ب اسم مدرسه دولتی و غیرانتفاعی
چیزی ب اسم مدرسه هیئت امنایی
چیزی ب اسم مدرسه تیزهوشان
مدرسه نمونه دولتی
مدرسه البرز
کلاس کنکور
قلمچی
همه و همه فقط و فقط جویی جز برای پر کردن جیب بعضیا نیست
این دیگه چیزیه ک امسال ب وضوح همه مردم چ عادی چ غیر عادی ب چشم دیدن حق خوری تا کجا
وقتی میبینی حقت داره خورده میشه و هیچ کاری ازت برنمیآید
وقتی دست و پا زدن بچت رو میبینی ولی نمیتونی برای نجات دادنش،برای دردش درمان باشی یعنی هیچی یعنی هیچی یعنی هیچی جز اشک و آه
نمیدونم عزیزان شاید این درد رو درک نکنند ولی درد بی درمانی هست
بچهها نگید من اگه این حرفا رو زدم برای اینه ک بچم درست درس نمیخونده شاید تلاشش کافی نبوده خیرررررر
بخدا من مادری نیستم ک بخوام بچمو اون چیزی ک نیست ببینم
همیشه با توجه ب توانش ب سمت جلو هدایتش کردم اگه یک هزارم میدیم توان درس نداره و ب فرض توان نجاری داشت بدون شک بسمت نجاری هدایتش میکردم
ولی پسر من واقعا خوند و تلاشش کرد و موفق هم بود
روتین روزانش این بود
۴صبح تا ۵ صبح ورزش میکرد
۵ تا ۵:۳۵ دوش میگرفت و بعد از خونه میزد بیرون ک بره مدرسه
گاهی تا ساعت ۳:۴۵ دقیقه مدرسه بود ب محض اینکه میرسید خونه حدود نیم ساعت استراحت میکرد دوباره شروع ب درس خواندن تا ساعت ۱۱ شب
گاهی هم میموند کتابخونه مدرسه تا ساعت ۸:۳۰ دقیقه بعدش هرتایمی ک ب خونه میرسید تا ۱۱ درس بود بعدش میخوابید تا ۴ صبح
امسال عید هم فقط روز سال تحویل تعطیل بود
با این حال با اینکه معدلش عالی بود تراز و درصداش عالی بود ولی چون سهمیه اش فقط علم و سوادو تلاشش بود موفق نشد
حالا روتین روزانه پسر داییم
شب تا ساعت ۹ صبح بیداره با گوشی بازی میکنه
از ۹ صبح تا ۶ غروب خوابه
از ۶ ک بیدار میشه ی چیزی میخوره با دوستاش میره بیرون تا ۱ شب
دوباره از ۱ شب تا ۹ صبح با گوشی میباشد
این وسطها هم اگه گاهی حال داشت میرفت مدرسه
دبیرستان رو ب زور تموم کرد