سلام به همه خانمهای با فکر و درایت و تلاشگر
این تاپیک خیلی خیلی به من کمک کرده برای همین خواستم اول از همه تشکر کنم از رویا و معصومه جون
بعد تجربیات خودمو از زندگی ۴ سالم در اختیارتون بزارم شاید کمک کسی شد
ما هم مثل بقیه از خیلی پایین شروع کردیم با هیچی ،وام ازدواج گرفتیم ،پول همسرم ۵۰ تومن رفت برای رهن خونه،۵۰ تومن من، یکمش شد جهاز (خانوادم و خودم جهازم رو آماده کرده بودیم،خورده ریزه مونده بود که با وام گرفتم)حدود ۳۰ تومان هم گذاشتم توی بورس که اون موقع بازارش داغ بود ،بدون جشن عروسی اومدم خونه خودم
شوهرم پراید داشت و بیکار بود،شروع کرد اسنپ کار کردن و هر شب پولاشو دسته بندی میکردم و سر هفته میرفتم بانک میزاشتم توی حسابم
خیلی توی خرید مواد غذایی دقت میکردم
گوشت رو با سنگدون چرخ میکردم که پر برکت بشه،با سویا ترکیب میکردم
همه چی رو با هم سر سفره نمیوردم مثلاً سالاد و سبزی و ماست ،دونه دونه برای هر وعده میوردم
از جمعه بازار ها خرید میکردم خیلی قیمت هاش ارزونتر بود ،سوپرهای محله ای خیلی گرون میدن
اصلا اهل خرید هله هوله نبودم
فقط مواد غذایی سالم و مفید ،با دقت و حوصله غذا میپختم که دور ریز نداشته باشم
خونمو همیشه مرتب نگه می داشتم ،وسیله اضافی نداشتم
اصلا نمیرفتم بازار ظرف و ظروف و دکوری ای که لازم نداشتم بخرم
خیلی با دقت پولمو خرج میکردم
چون شوهرم با زحمت پول در میورد تمام تلاشم این بود یه تک تومنی بیهوده خرج نشه چون هدفمون خرید خونه بود
خدارو شکر همسرم تونست کار بهتری پیدا کنه و شرایط برای قسط دادن فراهم شد
منم سریع تصمیم گرفتم خودمو قسط دار کنم اما خونه رو بخرم هر جور شده
۸۰ گرم طلا داشتم
۱۶۰ وام گرفتیم
پراید رو فروختیم
یکمم پس انداز داشتیم
تونستم یه خونه ۶۰ متری اطراف تهران بخرم