سلام دوست عزیز. رو پیام شما جواب میدم بقیه دوستان هم بخونن.
یکی از اقوام درجه یک ما بعد از چند ماه مریضی و بیمارستان و .... یک ماه پیش فوت کرد.
همسرش از اول یعنی بیست و پنج سال پیش هم که با این خانم ازدواج کرد مرد خیلی با جنمی نشون نمیداد.و از همون اوایل گفته بود که برادرم(که خیلی خیلی خیلی هم پولداره) تو جوونی اموال منو بالا کشیده و کلی داستان برای توجیه اینکه چرا تو چهل و چند سالگی هیچی نداری و خانم هم اینارو قبول کرده بود.
آقا شغل آزاد داشت ،شغلی که درآمد خوبی داره انصافا تو شغلش هم استاد بود ولی مدام بهونه میوورد که کار کردم پولمو ندادن. چک دادن واسه چند ماه بعد.
خلاصه که سالها گذشت و اینا پیشرفت مالی چندانی نکردن. برادر خانوم لطف کرد و یه خونه در اختیارشان گذاشت که زندگی کنند.
از دو سال پیش این خانم خدابیامرز خودش جسته گریخته کار میکرو وسیله خونه می خرید تا اینکه اسفند ماه پارسال مریض شد و مشخص شد روده اش توده سرطانی داره. دیگه دکتر رفتن و... شروع شد.
یه کار عقلی که این خانم کرده بود شوهرشو وادار کرده بود بیمه بریزه و دو سه سال پیش آقاهه بازنشسته شده بود و یه آب باریکه داشتن.
برای جراحی دکتر و بیمارستان حدود هشتاد میلیون پول خواستن که اینا خودشون هیچی نداشتن. خواهر برادرها و خواهر زاده و برادرزاده های خانم این پولو جور کردن و این خانم عمل شد که متاسفانه فایدهای نداشت.
نکته مهم و اصلی اینکه همسر این خانم که مرد مظلوم و سر به راهی به نظر میومد حتی برای مراسم خاکسپاری و ختم هم گفت من پولی ندارم و باز هم اقوام خانم مراسم گرفتن و ...
هر هفته پنجشنبه که میریم سر خاک آقا حتی یه خرما هم نمیاره و خواهر زاده و برادرزاده ها پذیرایی و خیرات میکنن.
این خانم به خواهر زاده اش گفته بود چند تا تیکه طلا فلان جای خونه دارم بعد از من بفروشید و اگه لازم شد برای مراسم هزینه کنید.وقتی رفتیم دنبال طلاها دیدیم همسرش همه جای خونه حتی جای حبوبات رو دنبال طلاها زیر و زبر کرده و اونارو پیدا کرده. یعنی شاید حدود سی چهل میلیون طلا که لااقل کفاف یه مراسم ختم جمع و جور رو میداد. ولی در کمال ناباوری برای سنگ قبر و مراسم چهلم هم گفت پولی ندارم. پولی هم که بیمه عمر خانم بود و بیمه تکمیلی اونارو پرداخته بود گرفته و خرج کرده ولی بدهی افرادی که موقع جراحی بهشون پول دادن رو پرداخت نکرده.
امروز با خودم فکر میکردم کاش این خانم پس انداز مخفی و طلای مخفی داشت و اونارو پیش یه نفر از خانوادش امانت مبذاشت و الان از پول خودش براش هزینه میکردیم و منتی سر اون خدابیامرز نبود.
حرفام تلخ بود ولی امیدوارم تلنگری باشه واسه بعضی ها خانما. انشالله پس انداز های مخفی خانما خرج اتفاقات خوب زندگیشون بشه