و منی که دستم شکسته و تو گچه و الان با بدبختی دارم با دست چپ میتایپم اما الان دلم نیومد نگم
دقیقا خواهر شوهر شما خواهرشوهر منه
اون سال ۸۷ازدواج کرد من سال ۹۰
به اون ۱۲تومن دادن خونه رهن کرد ما باصفر شروع کردیم یه شاخه گلم بهمون هدیه ی عروسی ندادن
تو همین حین همسرم سربازی رفت با کلی کار و قناعت و پس انداز پول جمع کردیم چن سال بعد خونه خریدیم اما خواهرشوهرم حقوق شوهرشو خرج رفیق بازی و گشت و گذارو تیپ و قیافش میکردو اجاره نمیداد تا پایان سال کلی از پول پیش خونش بابت اجاره ها کم شد هر شب بعد از شام جوجه سیخ میزدن رو گاز کباب میکردن خالی میخوردن میگفتن ما عادت داریم جوجه نخوریم خوابمون نمیبره
گازشون خراب شد صاحب خونه هزینه ی گازم از پیش خونشون کم کرد
ما هر سال ریز ریز جمع میکردیم
ایشون خرج میکردن به جایی رسید که پولش تموم شدو رفت منزل پدرشوهرش ماهم تو یه واحد ۵۰متری زندگی کردن فکر کنین ۲خانواده ی ۴نفری مجموع ۸نفر
الان به جایی رسیدن که با ما قطع رابطه کردن چون به قول خودشون من چنبره زدم رو پولای داداشش و اون هیچی نداره ینی انتظار دارن ما ماهانه چندین میلیون بهشون کمک کنیم
الان پول نداره بچشو پیش دبستانی ثبت نام کنه واسه همین نمیفرسته
هرروز سر پول تو خونشون دعواس
شوهرش گفته اینهمه کار کردم به جایی نرسیدم هنوز صفرم
دیگعه واسه چی برم سر کار؟؟
خواستم بگم خانوم هم خییلی مقصره
اون دوستمون که گفت مرد خودش جمع کنه،خواهرشوهر من اگه هزارتومن از حقوق شوهرش کم میشد بدستش نمیرسید قهر میکرد
الانم تو بدترین شرایط اقتصادی ان که واقعا پول نون شبشونم ندارن
بیمه هم ندارن
بچش تب ۴۰ درجه داشت پول نداشت ببره دکتر