سلام و صد سلام خدمت دوستای عزیزم ❤️
ظهر همگی بخیر و نیکی باشه ❤️
عزیزان حال دلتون خوبه دیگه انشالله ؟
برقرار هستین انشالله ؟
دلم برای تک تک اتون لک زده بود ♥️😍🥰
چند مدتی نبودم ...یه مدت سایت اذیت کرد هر چقدر تلاش کردم نشد که نشد 🙁
بعدش هم سرگرم خونه زندگی بودم ♥️
یه چند وقت درگیر خواستگار دخترمون بودم که دست بردار نبودند ...فعلا خوشبختانه ندادیم 😀گفتیم سنش کم وارد دانشگاه بشه 😉 ببینیم چی میشه انشالله
بعدش سیاتیک همسرم گرفته بود شدید 🥺...که در گیر اون بودم ... حدود سه هفته ای خونه نشین شد 🥺
دلم نمیومد بفرستم با اون وضع سر کار ♥️از یه طرف هم خرج های زندگی اونقدر سنگین و بالا بود که مدیریت سخت شده بود 👌ولی معصومه قوی تر از این حرفها بود 🥰
تو این چند وقت به داشتن پس انداز بیشتر پی بردم که برای همه در هر شرایط از زندگی لازم چه اونایی که دارا هستند از لحاظ مالی اکی اکی هستند 👌 از جمله خودم 👌
چه اونایی که تو وضع مالی متوسط هستند 👌
بدون استثنا برای همه لازم پس انداز از نوع نقد و طلا
این چند وقت با پس انداز مخفی خودم خرج و مخارج خونه رو پوشش دادم ...همیشه ته کارتم پنج ملیون نقد دارم 👌که به دادم رسید تو این روزا
که از اون پول به اضافه ی باکس های ب لو خوراک و واجبات زندگی ...اعم از قبوض و خوراک و مهمون ها رو رسوندم 👌
به همسرم هم تصدقش بشم خیلی سخت گذشت
دایم در فکر این بود که شرمنده اتون هستم ♥️
با اینکه هی میگفتم داریم استراحت کن عزیزم ❤️ بهتر که شدی بیشتر کار میکنی و عوضش در میاد
ولی از درون ناراحت بود 🥺خدا هیچ مردی رو شرمنده ی خانواده اش نکنه 🤲
هی با خودش حرف میزد بی قراری میکرد که تو خود تابستان من تو خونه موندم ...فردا،،، یه ماه دیگه پاییز بیاد چیکار میخوام بکنم ؟قسط هارو چطور خواهم داد ....قرعه ها چی میشه ؟؟؟دانشگاه دخترم و تحصیل اشون چیه میشه ...کلاس و باشگاه دخترا چی میشه ؟
گفتم خدا بزرگ عزیزم ❤️
میکفت در بزرگی خدا شکی نیست اما تو مخارج زندگی موندین ناراحتم 🥺
گفتم کی گفته ما موندیم ؟
بیا فریزر و باز کن ... یخچال رو باز کن ...کابینت ها رو باز کن 🌛
غرق در نعمت الهی هستیم 🌛
غرق در فراوانی هستیم 🌛
غرق در آرامش و رفاه هستیم 🌛
ما هیچ کم و کاستی نداریم 😍🥰الکی خودت رو اذیت نکن ...
همسرم یه اخلاقی داره که تو این فاصله از زندگی مشترک امون یه بار فریزر رو باز نکرده ...یخچال رو هم ماه به ماه باز نمیکنه ....😉
تنها جایی که از آشپزخونه رو نگاه میکنه آشغال هامون
هر چند وقت یک بار که چشمش میخوره به سطل زباله
میگه چرا کم خوردین امروز ؟آشغالتون کم در اومده
به بچه ها و خودت برس ♥️پول میدم با خیال راحت خرج کنین بخورین
چون نگاه نمیکنه به یخچال و فریزر..میگفتم بلند شو یه سرک بکش 😊
خلاصه که این چند وقت تحت فشار بودم ...از اونجایی که من طلا رو فقط و فقط به پیشرفت بزرگ میفروشم
به هیچ عنوان به شکم نمیفروشم 👌
دست به طلاهام نزدم
و همسرم رو هم از اول زندگی اونطوری عادت دادم ♥️
نه اینکه بیام بگم من طلامو نمیدم ها
از اولش اینطوری عادت دادم که عزیزم طلا رو جمع میکنم برای پیشرفتمون ❤️ و اونم اونطوری عادت کرده ♥️
خلاصه بچه ها امروز به لطف و مرحمت خدا بلند شد رفت
حدود دو سه هفته ای میشد که خونه نشین شده بود
تو این چند وقت تا تونستم فقط آرامش دادم بهش
گفتم این نیز بگذرد....
چون میگزرد غمی نیست عزیزم ❤️
گفت نداریم ...چیکار کنیم ...چیکار خواهیم کرد ؟معلوم نیست من کی بهتر بشم ...بتونم برم سراغ کارم
گفتم داریم ...خوب هم داریم ...ناشکری کن عزیزم ❤️
پنج ملیون پول مخفی که همیشه دارم ته کارتم
از بانک نقدی گرفتم ...فقط و فقط به خاطر روحیه ی همسرم ❤️
یه شب از شب ها ...که خوابیده بودم با صداش بیدار شدم
که با خودش حرف میزد که خدایا خودت نظر کن خوب بشم و برم دنبال کارم 🥺
پیش زن و بچه هام منو شرمنده نکن ❤️
با صداش بیدار شدم و گفتم بیا ببینم ..بیا کنارم ❤️
شرمنده دشمنت عزیزم
ادامه دارد....