این پست گزارشی هست از یک مهمانی، اگر علاقه و وقت ندارید رد شید❤️
دیشب خونواده ی خواهرم و دخترخاله ام شام مهمون ما بودن، ما قبلا خونه ی جفتشون زیاد رفتیم و دلم میخواست خوب ازشون پذیرایی کنم، تصمیم گرفتم ته چین درست کنم، و از اونجایی که دخترخاله ام بارداره و زعفران براش خوب نیست برای اونم جدا قرمه سبزی.
میشد برای همه قرمه سبزی بزارم (این مسئله توی خانواده های ما کاملااا رواله که شام مهمونی یک جور غذا باشه) ولی گوشتم کم بود، و چون ما برای گوشت گوسفند میکشیم و فعلا چند روزی مونده بود تا زمانش نمیخواستم از گوشت بی کیفیت بیرون بگیرم و البته یک هزینه ی بی برنامه بهمون تحمیل میشد، به خاطر همین در حد دو نفر قرمه سبزی درست کردم که اگر کس دیگه ای هم دلش خواست بچشه
و برای بقیه تهچین
مرغ و گوشت و سبزی و همه چیز داشتیم، من فقط رفتم کاهو و بادمجان و تخم مرغ و ماست خریدم، کلا هم فکر کنم شد 150_160
میوه هفته ی پیش مامانم از باغشون زردآلو و هلو و انگور داده بود، هندونه هم داشتم تو خونه
مخلفات شام هم شد دو جور ترشی و زیتون و سالاد کاهو و دوغ و دلستر
ترشی و زیتون داشتم، دوغ و دلستر رو همسرم خرید نمیدونم چقدر شد.
قبل شام شربت و میوه دادم، بعدش هم چایی و هندونه که البته دیگه کسی خیلی جا نداشت 😊
به خاطر این اینجا تعریف کردم که نسبت به قبل خودم خیلییی خوب مدیریت کردم
کار هایی که قبلا میکردم و الان نکردم :
1.درست کردن غذا خیلی بیش از حد نیاز، همون قرمه سبزی کم باز هم موند، اگر قبلا بود بیشتر درست میکردم، میوند، مجبور بودیم به زور بخوریم بعدا
2.گرفتن چند مدل میوه به بهونه ی اینکه میوه ی باغ خیلی مهمون پسند نیست، ولی واقعا خوب و خوشمزه هستن میوه ها
3. خرید شیرینی که مطمئن بودم مهمونام میارن، بعد هممه اش میموند، ما کلا هیچ کدوم شیرینی نمیخوریم، این سری هم فقط خودم برای اینکه ضایع نباشه از شیرینیشون خوردم، بقیه یا حذف قندن یا رژیم و اگر میگرفتم فقط به خاطر زیبایی و رسم بود که دیگه نگرفتم این سری
انشالله همگی دلتون باشه، سفره هاتون پربرکت باشه و لبتون خندون❤️