عزیزم همسر من راننده ی بسیار متبحری هست
و بسیار حساس روی ماشین 🤭
خواهر برادرش تعریف میکردن اگر خونه نبود، ماشین ده سانت جا ب جا میشد میفهمید 😅
تازه ب هیچکس هم اجازه نمیداد دست ب ماشینش بزنه😏 داداشاش به زور میگرفتن ازش، خواهراش که اصلا و ابدا 😅
(الان که خواهراش رانندگی میکنن، اگر پشت سرشون باشه هی قربون صدقشون میره 😅 بش میگم اینا همونان که اینقدر زجرشون دادی 😅)
هنوزم همینطوره، بیاد خونه، زود میپرسه کجا بودی؟ 😅😬
میفهمه ماشین تکون خورده، یا مالیده شده ساییده شده 😅
اینقدررررر سخت گیره که اگر کنارم بود، ماشین میوفتاد تو دست انداز، میگفت تعارف نکن یه چرخ کمه، برو دوتا چرخو بنداز 😅😅
یا دعوام میکرد که چرا مانع رو نمیگیری، و.....
یادمه یه بار بعد از ظهر بود، سر کار بودم. از آموزشگاه برمیگشتم
همسرم هم از سر کارش اومده بود آموزشگاه که باهم بریم بیرون
من یه دفعه تو خیابون آموزشگاه دیدمش 🫡😵🥺
باورت میشه از ترسش همونجا ایستادم، نه میتونستم برم نه میتونستم برگردم ، فقط نگاش میکردم
ماشينا هم پشت سرم
بعد از اون قرار شد یاصفر تا صد بچه و کار و خرید و کارای منو ب عهده بگیره یا اینکه غر نزنه و بزاره رانندگیم خوب بشه 😍
هیچوقت دیگه کنارم نمیشینه، شاید سه سالی یه بار پیش بیاد 😅 اونم اجباری 😎
منم این سال ها تمام تلاشمو کردم پس انداز کردم ، برای اون یه ماشین بهتر خریدیم و ماشینشو خودم برداشتم 😍 الان حساسیتش خیلی کمتر شده، اگر هم غر بزنه من جواب نمیدم اصلا😊😇 تحمل میکنم
مهم اینه به هدفم رسیدم 😇