دوستان لطفا درباره خرید وتح یل ازطلاس ی و میلی گلد وضبح بدین؟
باارجاع بدین تاپیکی ک توضیح دادن
لطفااااا جوابمو بدین
ده بارپرسیدم تاالان
من یک تاپیک دارم عنوانش رو طنز نوشتم راه جدید پیدا کردن خواستگار یا همچین چیزی
با اتوبوس که میرم دانشگاه گاهی با خانمها حرف میزنم
توی همین ایستگاه اتوبوس چهارتا خواستگار خوب پیدا شده برام
با اینکه سنم کم نیست پایین شهر هم هستیم
چرا؟ برای اخلاقم. برای مدرک تحصیلیم. برای خانواده ام.
یعنی این چهار تا رو خودم پیدا کردم. خانمه میگه دخترم شماره مامانت رو بده. که من چون با کسی در ارتباطم نمیدم
این خانم ها برای یک آشنا دیگشون دنبال زن می‌گردن که اون خانواده وضعشون خوبه
به خدا راست میگم. یکی خلبان، یکی مهندس خودروسازی، یکی مغازه از خودش داشت. اون یکی دیگه رو یادم رفته 😂
اونها ظاهر معمولی منو دیدن. جایی که سوار اتوبوس شدم رو دیدن. صورت بدون آرایش من رو دیدن اما بازم گفتن
به دختر خواهر شوهرت بگو لطفا اینها رو عزیزدلم
بهش بگو هرکس خودش مسئول سرنوشت خودشه. دیگه بزرگ شدی. خودت تغییر بده. وقتی پدر مادرت دیدن تغییر مثبت بوده اونها هم تغییر میکنن
مامان من که منتظر بود پول قلمبه برسه و طلا بخره. از وقتی من اینجا یاد گرفتم طلا بخرم. اونم میگه زهرا این ماه یک تومن میذارم از حقوقم با هم طلا بخریم.
میگم مامان خوب میکنی. همین طلاها پسفردا میشه آبروی من یا خواهر مجرد دیگم برای عروسی. بهش میگم شما که نمیتونین برای ما ۵ تا النگو یا یک نیم ست بخرین. همین طلاها موقع عروسیمون میشه آبرو ما.
میگم بهش مامان ۱۰ میلیون یهو نمیرسه که رویه مبلها رو عوض کنیم. همین طلاها در اسفند ماه میشه رویه مبل.
البته همه اینها منوط به اینه که خودمم تغییر کنم. خودمم دیگه پول غذای بیرون ندم پول اسنپ از روی تنبلی ندم.
نمیشه از دنیا بخوایم برای راحتی ما خودشون رو به سختی بندازن. تو خودتو به سختی بنداز. آدم همراه و هم مسیر پیدا میشه
با تایید تمام حرفات عزیزم ولی کفشای اون خواستگار رو باید جفت کرد تا زودتر تشریفش رو ببره
چقد بعضیا تحقیر کردن دیگران رو دوست دارن و با اینکار فکر میکنن خودشون بالا میرن
خاستگاری برامون اومد که پسر گویا دختر دیگه ای رو دوست داشت مادرش به زور به اورده بود خونه ما که حالا دلایل مادر بماند
پسر همینکه وارد شد ازعمد و قصد دهنش رو کج کرد دست به قالی و پشتی میزد به تابلو وپرده نگا میکرد امگار اومده سمساری وسیله کهنه ببره چندش میکرد صورتشو
مادر پسر هی به به چه چه عروس خوشگلم عروس خوشگلم راه انداخته بود
وسایل خونه هم در بهترین حالت بودن هال۶۵متری با بهترین چینش
ما متوجه شدیم جای کار میلنگه
مادر داماد اصرار که زود جواب بدین منم به عنوان بزرگتر نیمچه ی مجلس گفتم اجازه بدین با دخترمون حرف بزنیم ببینیم اصلاپسند میکنن شمام با اقازاده حرف بزنین شاید نپسندین
مادره یه کلام میگفت نه پسندیدیم و فوری میخاست مراسم عقد و بله برون بزاره
خلاصه رفتن من زنگ زدم به دوستمو. جریان رو گفتم
پسر رو میشناخت
گفت دختر دیگه ای رو دوست داره از طبقه پایین و پایینشهر
مادر راضی نمیشه
پسر ومادر سر جنگ دارن و پسر به زور اومده خاستگاری
فردا صبح ساعت هشت مادره زنگ زد
میدونین چی گفتم
گفتم پسند نشد گویا دهن داماد کمی کج بود خدای نکرده مشکل مادر زادیه یا بیماری دارن
میدونم کارم قشنگ نبود ولی باید بی نزاکتی اقا جبران میشد
حالام شاید این مادر خواستگار خاسته با رندی جواب بله رو تبدیل به نه کنه
در اخر متوجه حرفای شما هستم منظورتون رو گرفتم
نگید ما با انگشت به ماه اشاره میکنیم مهسا نوک انگشت رو دید و گیرداده
خلاصه اینم یه تجربه اس دراین مورد 🌹🥰🙏
تازه خواهر برادرا موقع عیدی چیزی که باشه بخان برن خونه برادر بزرگشون، میگن ما جلو همسر یا عروس و دامادمون خجالت میکشیم اونا را ببریم اونجا، از بس خونش درب و داغون...
یا حتی گاهی میشینن راجب برادر بزرگشون و کارا و رفتارهای خودش و زنش میگن و میخندن و مسخره میکنن
( خود کرده را تدبیر نیست!!)
جایی هم کاری یا مهمانی باشه از جاریم خیلی توقع کمک دارن و بیچاره خیلی کمک میکنه بدون اینکه کسی احترام خاصی بهش بزاره و حالت وظیفه باهاش رفتار میکنن
چند دفه برادر شوهرم به همسرم گفته قدر خانمت رو بدون، همینکه اقتصادی فکر میکنه و عمل میکنه عالیه،، حداقل بعد اینهمه کار و فعالیت و تلاش میدونی زحماتت هدر نرفته و به بار نشسته ولی من بعد اینهمه سال تلاش.....چی؟
کاش زن منم مثل زن تو اقتصادی بود کاش جلوم می‌گرفت نمیگذاشت اینهمه پول به این و اون بدم
کاش با چند باری تندی و کتک کنار نمی‌کشید... کاش پولام رو از دستم در می‌آورد. کاش مدیریت داشت...
اصلا هم مهم نیست بقیه راجبش چی میگن یا بقیه چه فکری میکنن اونا جوش خودشون میزنن
همینکه قدر زحمات تو رو دونسته و بر باد نداده عالیه....
خداشاهده دوستان، من نمیخام از خودم تعریف کنم، همه میدونن من و همسرم پشت هم هستیم و با سیاست تونستم مسائل اقتصادی رو دست خودم بگیرم، اگر الان همسر من پولی خرج میکنه یا خرج نمیکنه سر منشاش کجا هس
از کجا آب میخوره...
و منو بارها زرنگ خطاب کردن شایدم پشت سر خسیس خطاب کنن ولی میدونن در هرصورت هیچگاه باج به ...... نخواهم داد
و جالب‌تر اینکه احترام من را بیشتر از بقیه جاری ها نگه میدارن
هیچ وقت هم بیش از حد کار و کمک ندادم... در حد خودم کمک کردم طوریکه جایی کاری مهمونی باشه از من توقع چندانی ندارن....ولیراز این جاریم خیلی توقع دارن و اگر نره کمک به برادرشوهرم یا خود جاریم گله و شکایت میکنن...
و اصلا هم برام مهم نیست افکارشون راجب من چی هس چون فقط به خودم و خانوادم و بچه هام فکر میکنم و نمیخام زحمت همسرم هدر بره
اون زمان که برادر شوهرم پول دو تا ماشین پژو پارس صفر را به رفیقش قرض داد.... ما به اینور و انور میزدیم ۱۰. ۱۵ ت جور کنیم و ماشین صفر بخریم و اونروز برای اولین باز وام جعاله بانک کارگشایی را کشف کردم و ۱۰ ت وام گرفتیم با ۵ ت که داشتیم دادیم بنگاه ماشین صفر خریدیم
بقیه پولش هم دو تا چک دادیم و سر دو ماه چک‌ها با هر سختی بود پاس شد.... بعد همین برادررشوهرم گله و شکایت که چرا ماشین خریدید. نمیدونم اینجا فلان خرجی بوده من دادم
اونجا فلات خرجی بوده من دادم... بابا و مامان چنین خرجی داشتن من دادم.... همسرم هم گفته خب باید نمیدادی
منم میتونم مثل تو باشم؟. همسر و بچه هام چنین ماشینی میخاستن منم تموم تلاشم کردم. زنمم اینور اونور زده. وام جور کردیم ( البته ۴۰ گرم هم طلا فروختم)
خلاصه من که نمیتونم اشتباهات تو رو تکرار کنم
تو هم میتونستی دو تا ماشین صفر داشته باشی ولی نخاسی و پولت را دادی به کسی....
پس اشتباهات خودت را بپذیر....
الان بعد از گذشت ۷ سال، اون هنوز چک ۶۰ ت رفیقش دستشه و ما با نصف اون پول ماشین صفر خریدیم. چه سفر ها و خوش گذرونی هایی که نکردیم وبعد از اینهمه سال ماشین ما قیمتش نزدیک ۸۰۰ ت شده....
خب این یه نمونه از کارهاش بود... خونه هم به همین صورت...
سلام
معلومه شما خانوم منصفی هستین که درد این خانواده رو فهمیدین و درک کردین
من از پست شما خیییلی دلم به درد اومد و بغض کردم چون خودم تو همچین شرایطی ام البته شبیهش
میدونم خییلی یا خاموش این تاپیک رو میخونن و مخاطبینش زیاده ،گفتم پست بزارم
آدمی مثل برادر شوهر شما ذاتش اینه و عوض نمیشه
نمیدونم مهر طلبن،سرشتشون اینه، اینا آفرینششون اینه
همش تقصیر اینا نیست
خانواده های این افراد و آدمای دور و برشون با عرض پوزش کفتارن ،مقصرن و نابود گر
آره اینا بیشتر مقصرن چون از خصوصیات این آدم مهر طلب و دل‌رحم نهاااایت سو استفاده رو میکنن
خانواده شو نابود میکنن ،تیشه به ریشه اش میزنن ،مالشو میخورن ،مالی که حق زن و بچه اس
یه مشت کاسه به دست همیشه آماده گدایی آن
نه انصاف دارن ،نه انسانیت ،نه عزت نفس و شخصیت
فقط میخوان بکنن
خیلی یا اینجا رو میخونید
اگه برادری ,خواهری ،پدر یا مادر انسانیت دارن ،حامی هستن
آدمن سو استفاده نکنید .اونا رو از آدم بودن پشیمون نکنید
حق زن و بچه شو نخورید.
بیدار بشید خیییلی گناهه
از نوشته تون اینطور فهمیدم بدار همسرتون دور و بری یاشو برده سر کار مثل همسر من.
حمایت کرده ،قرض داده ،خرج خونه داده ،خرجلی سنگین و بزرگ و کوچیک ولی اطرافیان چی؟
انسانیت داشتن بگن داداش یه ماشین خوب سوار شو که تو شانت باشه ،ایمن باشه؟
گفتن ما هم شریک سیم تو هزینه مادر و خونه و ....
نه
مطمئنم نگفتن و نهایت سو استفاده رو کردن
نگفتن این حق زن و بچه ته
تو دلشون گفتن به درک
چرا زن ؟چرا بچه ؟
حق ما هم هست چه بسا بیشتر
البته من بی زبون نبودم مثل جاری شما
ولی آدم چقدر بجنگه
همیشه زره داشته باشی ؟
صبور باشی؟
آدم میمونه
ادامه در پست بعدی
یاد جمله بسیار زشت بهاره رهنما افتادم
هر آدمی که نتواند بعد از ۳۰ سال کار کردن زندگی خوب داشته باشد و آسایش و آرامش برای خودش و خانواده‌اش فراهم کند، به نظرم بی‌دست و پاست.
من بودم میگفتم بفرما بیرون
وضع و محل زندگی ربطی به خواستگار ندارد
آره عزیزم منم دردم میگیره بیچاره همش میدود ولی جایی پیدا نیس.... به همسرم گفتم بخدا زن و بچه هاش،گناه دارن یه تیکه زمین برابر هزینه هایی که کرده بزنن به نامش
چون هیچ کدوم خواهر برادرا پولی نگذاشتن وسط
از مادرشوهرم انتظار داشتن خودش کمکی کنه ولی نکرد
لااقل میتونه بپرسه پسرم چقدر هزینه کردی؟
خب حالا اگر بقیه خواهر برادرا نمیخان شریک باشن یا نمیتونن یا نمیخان کمک کنن وظیفه تو هم نبوده، مثلا یه دونگ یا دو دونگ این زمین پدرت مال تو.....
ولی بعید میدونم مادرش هم بهش رحم کنه...متاسفانه
البته بهترین ماشین تو خانواده همسرم برا ما بوده
بهترین تفریح و هزینه هم برا ما بوده.
بهترین لباس هم همینطور
نزاشتم تو این زمینه پایین باشیم
ولی خونه من الان باید اونی باشه که دلم میخواد
خوب وقتی ذره ذره دارن مثل موریانه می‌خورنت چکار میشه کرد؟
جاری شما بااااید در حد توان حقشو بگیره.
کم کم جلو اونا واسه
اصلا داد بزنه ،دعوا کنه بهتر از منفعل بودنه
برادر شوهر شما آدم بدی نیست.
تو تله مهر طلبی و رو در واسی گیر کرده
نه گفتن بلد نیست
تیشه به ریشه خودش می‌زنه
منم خودم درگیرم بااااید نهایت تلاشمو بکنم
فقط یه مثال بزنم تا عمق ماجرا رو بدونید
همسر من چک داشت
من هممممه طلاهای خودمو و دخترم رو دو دستی دادم بهش تا چکش پاس بشه
چن روز بعد پدر همسرم که مریض بود فوت شد.
همسرم یه کارت جدا واسه هزینه پدر خدا بیامرزش کنار گذاشته بود که من نمی‌دونستم
اینو با خودش برد و هزینه صفر تا صد مراسم تا سنگ قبر و ....رو که سنگین بود پرداخت کرد
۶تا برادر همسر که همه حقوق بالا داشتن یک دست لیوان یه بار مصرف نگرفتن
واقعا ننگ نیست این؟
حق بچه های منو خوردن
حلال پدر شوهرم باشه میدونم جبران میشه.
ولی سو استفاده گر وحشتناکی هستن
جالب اینه رابطه شون هم باهامون خوب نگه میدارن
لفظ خااااانوم هم از دهنشون نمییفته
ولی ......
زهرا عزیزم چقد نوشتنتو دوس دارم . یه وقتایی میگم کاش میشد پستای افرادی مثل شما و معصومه جان و ریحانه بانو و گلی و چند تا دیگه از بچه ها رو چندین بار لایک کرد . بسکه جذاب می نویسید. منم مجردم و کامل درک میکنم حرفاتو.
خودم به شخصه از 18 سالگی هیچ پولی از خانوادم نگرفتم و رو پای خودم ایستادم. تا جایی که بتونم به خانوادم کمک هم میکنم. نمیشه به خانواده خرده گرفت که چرا برای آینده پولی پس انداز نکردین خب اون زمان اونا ارزونی بوده و اصلا فکرشم نمیکردن اوضاع مملکت اینجوری بشه که حتی پول نشه توی بانک گذاشت چون ارزشش میاد پایین. هرکدوم از ما باید از خودمون شروع کنیم. اکثر افراد موفق دنیا خانواده های نسبتا سطح پایینی داشتن اما با تلاش و پشتکار تونستن جزو برترین های حتی جهان بشن. خب پس اینکه بشینیم دست روی دست بذاریم و دیگران رو مقصر بدونیم دردی دوا نمیکنه . فقط اینکه پس انداز باید مداوم باشه مثلا من خودم بعد اینکه ماشینمو خریدم دیگه پس اندازو ول کردم مدت زیادی، تا اینکه سال 97 اومدم توی تاپیک پس انداز ساغر جون دوباره پس انداز رو شروع کردم. همین الانم تا حواسم پرت بشه و مخارجمو ننویسم باز دوباره ولخرجی میکنم. چون مجردم و دغدغه بچه اینا ندارم . باید همیشه هوشیار باشم توی خرج کردن .
آفرین
کسی که به خاطر محل زندگی و وضع زندگیش به کسی طعنه بزنه آدم بی شعوریه ، نباید باهاش سلام علیکم کرد چه برسه وصلت
مدیریت اقتصادی خانوادش که صد در صد غلط بوده
ولی به قول شما دختر خودش باید توانمند باشه ، هرکی از این حرفا هم زد بزنه تو دهنش و از زندگیش خطش بزنه
من خودم به شخصه همیشه گفتم اگه من و همسرم داریم تلاش می کنیم برای افزایش رفاه و صرفا خودمون هست
نه حرف دیگران و چشم و هم چشمی و ...
الهی قربونت بشم
ادم هایی که خوب مینویسن چون کتاب زیاد میخونن
من توی همین ایستگاه اتوبوس و داخل اتوبوس کتاب میخونم. ماهی دوتا کتاب همینطوری میخونم.
تو هم خوب مینویسی معلومه اهل مطالعه ای.
اینها ارزشه. اینها رو پسرها و خانواده های خوب میخوان. زیبایی ظاهر مهمه. اما از اون مهم تر وقتی هست که دهان ادم باز میشه.
برای خودت هدف مجردی تعیین کن. مثلا اینقدر طلا برای فلان کار.
مثلا اندازه یک سرویس طلا جمع کن برای ازدواجت. حتی اگه مامان بابات خوب بدن، همون رو تبدیل کن بده خواهر برادرت بهت هدیه بدن. اینها میشه زبون تو ابروی تو خونه شوهر. میشه یک تیکه زمین که خانوادت میدن. هرچی هم پسفردا شوهرت بگه میگی این زمین رو "بابام" داده. نمیدونی این کلمه یعنی چی. این کلمه یعنی تو نباشی بابام هست. تو نباشی اواره نمیشم. پس با هم برابریم و تو از من بالاتر نیستی. پس باید با من درست رفتار کنی.
باز بعد اون هدف تعیین کن برای لذت های مجردی.
مثلا اندازه 30 میلیون طلا که جمع کردی مجردی برو کیش. برو کردستان برو زاهدان
این تجربه های مجردی چنان اینده نگری و بینشی برای زندگی متاهلی و بچه داریت میده.
خودت فکر کن زنی که حالا به جبر زمانه پاش رو از استان یا شهر خودش بیرون نداشته با زنی که همه استان های ایران رو دیده. چقدر میتونه فرق داشته باشه. من نمیگم زن اولی بده. چون ما در کشور مرد سالار هستیم و به زنها خیلی ظلم میشه. اما بهرحال در دیدگاه و نگرش ادم ها، با تجربه های مثبت، چه قبول کنیم چه نکنیم تفاوت ایجاد میشه.
