قربونت برم من عزیزم ❤️ من کوچیک شما هستم بانووو ❤️
خب حالا که انگیزه میگیری از صرفه جویی ها بذار یه کوچلو بنویسم برات 😍
یادتون میاد اون روز گفتم از شهرستان مهمون داشتم ..؟
چند وقتی بود که پشت سر هم مهمون داشتم
بارها گفتم بازم میگم که نقش خانوم خونه در زندگی خیلی مهم
مرد کارگر و زن بناست....یعنی مرد زندگی ات کارگری میکنه و میاره ...و تویی که باید بنایی کنی 😍و زندگی رو بسازی
مردا از صرفه جویی و قناعت و مدیریت چیزی نمیفهمند
ندونن هم بهتر 👌😉
من اگه اهمیت ندم به زحمات همسرم ❤️به پولی که با هزاران سختی میاره خونه ....
اکه قدر ندونم ...بی توجهی کنم ....و حساب کتاب شده خرج نکنم
برای هر مهمانی که میخواد بیاد 🤔
اونوقت با ماهی ده پونوزده ...دفعه مهمان ما باید دارایی امون رو هم بفروشیم ...و بذاریم وسط و مهمان راه بندازیم 👌
ولی میام چیکار میکنم ...میام طوری لیست مینویسم و برنامه میریزم که هزینه ی زیادی نکنم برای هر مهمان 👌
مثلا به جای پنج مدل میوه ...دو مدل میوه میگیرم
یا مثلا به جای میوه ی نوبرونه ...میام از اون نوع میوه ای میگیرم که زیاد تو بازار و ارزونتر ...مثلا به جای سالاد میام سبزی خوردن میگیرم و ....
یا تو غذا پختن اسراف نمیکنم 👌
همیشه سعی میکنم فرزرم یخچالم ...کابینت هام پر باشه ...تا برای هر مهمونی زودی نپرم بیرون
اون روز که مهمون داشتم ...خورشت مرغ گذاشته بودم ...با دورچین ...هویج و سیب زمینی و گوجه
و دلمه برگ مو ...و سوپ 👌
دلمه رو که نوبرونه بود😋 دوست داشتن زیاد خوردن و خورشت که برای هر نفر یه تیکه مرغ در نظر گرفته بودم ...چهار تا ازشون موند 👌
که بعد جمع کردن سفره ...و رفتن مهمون ها اومدم قشنگ دور چین های خورشت رو سوا کردم و مرغ هارو برداشتم بدون اینکه ذره ای هویج و یا سیب زمینی بهشون بچسبه ✅
گذاشتم تو پلاستیک و تو فریزر .گذاشتم ..و از اونجایی هم که مهمون ها برای ناهار آمده بودن ...
برای شام گفتم از همون برنج که مونده بود ...اونو میخوریم ...با همون خورشت هویج و سیب زمینی 👌
چند روز بود که پشت سر هم مهمون داشتم ...غذاهای پروتین دار زیاد خورده بودیم ....صلاح بر این دونستم که مرغ هارو سوا کنم و نگه دارم برای چند روز دیگه 👌
وقتی میگم مردا این چیزا رو نمیفهمند ...به خاطر همین دوستان
اون روز داشتم خونه رو تمیز میکردم ساعت یک و نیم ظهر بود که
جاری ام زنگ زد که معصومه اکه هستی میخواستم بیام چند ساعتی بشینیم ؟.
میدونستم که برای ناهار میاد ....اومدم چیکار کردم وقت هم که تنگ بود 👌 زود همون بسته ی مرغ رو در آوردم ...گذاشتم تو قابلمه
تو یه لیوان آب ...روغن رب و زعفران ...آبلیمو و نمک ریختم قشنگ هم زدم با چنگال تا رنگش عالی بشه 😍
بعد ریختم تو قابلمه و درشو گذاشتم بدون اینکه زیرشون روشن کنم ...تا خود به خود یخش باز بشه ...اینطوری مرغ عین روز اول در میاد هم از نظر شکل ظاهری و هم از نظر طعم و ...
زود چند استکان برنج کته گذاشتم ...بدو بدو رفتم نیم کیلو سبزی خوردن گرفتم اومدم ...و زود یه پارچ شربت آبلیمو تخم شربتی درست کردم😉
تا هزینه ی نوشیدنی ( نوشابه دوغ ) ندم
و اینطوری شد که من یه مهمان راه انداختم با بیست تومن هزینه ی سبزی ...و مبلغ دویست تومن سرمایه گذاری کردم تو طلا سی 😉
چون جلوی خرج نوشیدنی و حداقل دو سه عدد ران مرغ گرفته شد یا یه حرکت اون روزی 😉میتونستیم همون شب گرم کنیم و بخوریم ...ولی چون چند روز پشت سر هم خورده بودیم ...کسی تمایل نداشت که باز مرغ بخورن ...قطعا میموند خراب میشد 👌✅ولی مگه میذارم ؟😍😁