2777
2789
قراره سه شنبه بریم ی بازار شلوغ دل تو دلم نیست هم خوشحالم هم استرس دارم  ممکنه تو بازار هفتگی ...

شاید چون اول کاره مشتریها هم شمارو هنوز نمیشناسن فروش کم باشه،،، شاید هم چون اوله مردم میبینن تازه اومدین برعکس بیشتر خرید میکنن 😅 ولی اگر دیدی فروشت کمه نا امید نشو دوباره برو تا جا بیوفتی من بازاری که سه شنبه ها و پنج شنبه ها میرم خلوته شاید پنجاه تا کاسب داره و بغیر من که لباس بچه دارم دوتا دیگم هستن ولی خدارو شکر خوبه،،، بازارچهارشنبه و جمعه که میرم خیلی شلوغه و از همه ش بهتر جمعه هاست چون مردم تعطیلن و ظهر به بهانه ی دور زدن میان خرید 

رفتی بازار کارتخوان سیار ببر  چون کاسبها بخاطر مالیات برای کسی کارت نمیکشن،، اول برو دور بزن از کسایی که جنس مشابه خودت دارن قیمت بگیر تا یوقت گرونتر از اونا نگی جنستو چون ما زنها میخوایم خرید کنیم ده جا قیمت میگیریم و اخر جاییکه ارزونتر و کیفتش بهتره  میخریم

یه گزارش هم از دیروز و امروز بدم و برم 🥰 همسرم از جمعه ظهر رفت ماموریت، و من با بچه ها دست تنها ...

مستانه جان قصد دارم ظروف پذیراییم رو عوض کنم بلور هستن ....اما ایده ای تو ذهنم ندارم که چی بگیرم شیک و قشنگ باشه

اگه امکانش هست عکسی ازشون بفرست ایده بگیرم 

دوستان دیگه هم اگه نظری دارید خوشحال میشم راهنمایی کنید

وسایل خونه و ظرفامو دارم کمکم عوض میکنم مال خیلی سال پیشن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


دوست عزیز ما سکه رو با حباب می‌خریم با حباب هم میفروشیم اگه طلا بره بالا هم روی طلای خالص سکه سود می ...

راستی ببین منظورم از سکه بیشتر سکه پارسیان بود چون اینجا بیشتر دنبال سکه پارسیان هستن بنظرت طلای کارکرده بهتره یا سکه پارسیان؟

 اینجا ایران است رو برای تحقیر به کار نبرید💔هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه‌ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس می‌کنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می‌کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، ناخودآگاه می‌خواهند که آن جامعه را نابود کنند.- مارتین لوترکینگ
اتفاقا همسر من هم گچ کار هستن. واقعا گچکار اینقدر درآمد نداره، مگر اینکه تو شهر ایشون نرخها فرق کنه. ...

احتمالن شهر با شهر خیلی فرق میکنه نرخ ها.

اینجا دستمزد گچ کارها خیلی بالا هست ،بابت هر ساختمون۱۰۰متری بالای ۲۰میلیون میگیرن عزیزم .

حالا نمیدونم دلیلش چیه .


سلام عزیزای دلم ❤️ عصر همگی بخیر و نیکی باشه و اما از پاگشایی بردارم که واقعا باری بود رو دوشم 🌸 ق ...

معصومه جون شما این همه میان خونه ات مهمونی بعد اونا هم برای شما جبران می کنند؟ چون آدم هیچی هیچی هم جلوی مهمون نذاره با خرج داره تازه مهمون های شما شب هم می مونن

سلام عزیز دلم ثمر جان ❤️ قربونت برم خدا بد نده عزیزم ❤️ فدات شم فرصت خوبی که بتونی به نحو احسنت ...

سلام معصومه قشنگم ممنون عزیزدلم بد نبینی ان شاالله  

عالی بود فداتشم ممنونم لطف کردی.

بخدا من همهههه چیو کنترل میکنم فقط سوپری رو نمیتونم مدیریت کنم ینی قشنگ هفته ای 200-300 خوراکی و هله هوله بیخود میخرن

دارم تلاشمو میکنم ببینم از پسش برمیام   

بازم ممنون که وقت گذاشتی و برام نوشتی همه رو یادداشت کردم داشته باشم از رو همین برنامه ماه بعد رو ببندم ان شاالله  

بله عزیزدلم درسته بنظرتون روزانه هزینه هرچیزیو مشخص کنم بهتره؟؟؟ مثلا روزی فلان مبلغ برای خرید خون ...


بله خوبه 

فقط باید پایبند باشی

بیرون رفتن با دوستاتون رو هم کنترل شده برید

مثلا پارک بانوان، پیاده روی، دوچرخه سواری، گاهی سینما، بیشتر باشه بهتر تا بیشتر سر از کافی شاپ و رستوران دربیارید

هرچ ب سمت سبک زندگی سالم تر ریم برامون آرامش بخش تر خواهد بود

الاخره آدم خودش باید یه وجدانی داشته باشه دیگه 👌 من چقدر باید توقع دار باشم که زحمات کارگری همسرم ب ...

خب و اما دامه ی پاگشا
نمی‌دونم چرا موقع کپی کردن ادامه ی پست احساس کردم
زیادی دیگه حرف زدم😊
فکر کردم شاید بعضیا بگن
حرفهاش شده فقط نصیحت
نفرستادم دیگه اونارو  🌺
میرم اصل مطلب پاگشا 😍
خب همسرم گفت معصومه بنداز بیرون و خودت رو خسته نکن ❤️
منم به خاطر اقتصادی بودنش
و صد البته راحت بودنش
و از همه مهمتر گفتم زحمات چند ساله امون  بندازم خونه ام با افتخار
خونه رو ترجیح دادم 😍
حالا این تصمیمات برای قبل سوختگی همسرم بود
یه چند باری هم تو اون فاصله پرسیده بودم
که عزیزم چه قدر هدیه بدیم به عروسمون
گفته بود یک ملیون
ولی خودم دوست داشتم یکم بیشتر بدم
ولی چه جوری اینش مهم بود 😊
نمی‌خواستم که به خونه زندگی ام دعوا بندازم
بگم نه من زیادتر میدم
داداشم و فلان 😊
یا خودم کار میکنم به تو چه و از این حرفها
هیچ وقت اینکارو نمیکنم بخوام به خاطر کس دیگه به زندگی ام  آسیب بزنم 👌


میونمو به خاطر کسی،،، حتی نزدیکتر کسام بهم نمی‌زنم
برای من کسی نمی مونه جز همسرم ❤️
همه رفتنی هستن ..تنها کسی که میمونه برام
این همسرم ❤️
خلاصه تو دلم دوست دارم زیادتر بدم
چون بردارم هم به وقتش پشتم بوده غیر از مالی ❤️

همسرم هم بنده خدا خوب در نظر گرفته بود
چون تو فامیل همه از سیصد الی پونصد تومن بیشتر نداده  بودن👌


ولی گفتم دیگه به خاطر خوبی‌های برادرم
میگفتم وقت جبران الان 😉
خلاصه شب ها وقتی خلوت میکردیم دو سه بار طوری که نفهمه حرف باز کردم ....که بخوایم مهمونی بگیریم
چند در میاد این مهمونی برامون ...همه چی رو هم حساب کردیم به کادو که رسیدیم
گفتم کادو یادمون رفت
گفت یه تومن هم کادو 😊😉



گفتم حالا رند بندازیم یک و نیم مثلا فلان قیمت میشه
که برگشت گفت نه دیگه چه خبر معصومه
یه تومن زیاد
خواهرت چند داد بهشون ؟
فلانی چند داد بهشون ؟
بدون اینکه اعصبانی بشم و داد و بیداد کنم
گفتم والله اونارو نمی‌دونم عزیزم ❤️
در حالیکه میدونستم
گفتم عزیزم هر چی صلاح باشه همونو میکنیم ❤️
در حالیکه هم خودم شاغل ام
اونم از دو جا در آمد دارم ( کاره پاره وقت همون روفه گری )و هم اینکه
قالی میبافم 😉


ادامه دارد ...

خب و اما دامه ی پاگشا نمی‌دونم چرا موقع کپی کردن ادامه ی پست احساس کردم زیادی دیگه حرف زدم😊 فکر کرد ...

قالی میبافم 😉

ولی بنابه دلایل بالا که گفتم نمی‌خواستم
به خاطر هدیه دادن به زندگی ام دعوا بندازم
یا مثلا برگردم بگم خب چرا به برادرم  من رسیدی
گفتی یه تومن ؟
اما به خواهر زاده هات و بردار زاده هات که کادو دادیم
اون زمون بیشتر دادی 👌بخوام غر بزنم و خودمو از چشمش بندازم


اصلا و ابدا 👌
خلاصه گذشت
و ما نتونستیم بگیریم
موند خورد به بیکاری همسرم 👌
خیلی فاصله افتاد که خودم دیگه خجالت می‌کشیدم
که خواهر باشم و نگه دارم بعد دو سه ماه پاگشا کنم👌



اولین کاری که همسرم رفت بعد خوب شدنش
پنج ملیون گرفت گفت معصومه
خودت میدونی دیگه وضعیت شغلی و سلامتی ام رو
خودت سر و سامان بده به زندگی
و بهت بگم که حالا حالا پول بگیر نیستیم
چون تو کار ضعیفی هستیم
گفتم خدا میلیارد برکت بده عزیزم ❤️برای من بی نهایت ارزشمند تو با اون وضعت رفتی کار کردی
و پول آوردی که من با سربلندی مهمونی رو بگیرم



خب بچه ها از اون پول زود یه ملیون زدم
به حساب خرازی ام گفتم که براتون قابلمه و تابه ی سی نفر گرفته بودم ...جنس خوب 👌
گفتم حالا حالا ها معلوم نیست کی پول میاره همسرم باز
حداقل حساب کتابم خوب باشه 😉

حالا موند چهار تومن پول که با اون باید همه چی رو خوب
سر و سامان میدادم و کادو هم میدادم 😊



اومدم چیکار کردم بچه ها ؟
چون تو دلم دوست داشتم یک و نیم کادو بدم
یک و نیم گذاشتم تو یه کارت 👌
که مخصوص هدیه باشه
پونصد تومن هم گذاشتم برای بعد مهمونی تا وقتی که
همسرم بخواد پول بده دوباره 👌

مابقی دو نیم رو گذاشتم موند تو کارت
گفتم معصومه این دو نیم رو داری
خودت باید ببینی چیکار می‌کنی
طبق معمول لیست کردم

پروتین ( گوشت ۴۰۰تومن مرغ ۲۳۰تومن )۶۳۰هم این قسمت

صیفی جات ( کلم یه دونه معمولی ...هویج دو عدد ..سبزی خوردن نیم کیلو ..لیمو ترش ..)🌸
میوه ( موز دو کیلو ...سیب یک ونیم کیلو ..پرتقال یک کیلو ..خیار یک و نیم کیلو ..)۳۷۰هم این قسمت شده بود 🌸


اعطاری ( گلاب..کشمش ....زرشک ...نشاسته ..سلفن..زعفران )🌸

قنادی ( شکلات خارجی  و شیرینی قرابیه )🌸
تو خونه یه مدل قرابیه دیگه از عید داشتم که با اینایی که تازه گرفته بودم گذاشتم 🌸تازه ی تازه مونده بود عین روز اول 👌
سوپری ( نوشابه و دوغ و گردو و خیارشور و شیر و شکر )🌸
و اما شام 🌸
سوپ جو 🌸
برنج 🌸
خورشت دو جور ( قرمه سبزی و خورشت هویج با مرغ )🌸
دسر ( کرم کارامل )🌸
سالاد ( سالاد کلم گردو )🌸
کوکو ( کوکو لوبیا سبز)🌸
سبزی خوردن 🌸

و اما کادو همسرم گفته بود که براشون کارت هدیه بگیر 🌸

از یه روز قبلش شروع کرده بودم به خرید


ادامه دارد....

قناعت واقتصادی بودن خوبه عالیه  ولی دلم برامردم سرزمینم سوخت  تاکی بایدبدنبال جمع کرد ...


خب عزیزم اینا هم جز لذت‌های زندگی هستن❤️🌹


دیگه متاسفانه شرایط جوری شده تفریحات اصلی از مردم گرفته شده ولی نمیشه دست رو دست هم گذاشت


دیگه خودمونیم ک باید اینقدر انرژی مضاعف ب خودمون و اطرافیانمون تزریق کنیم ک توان ایستادن داشته باشیم😥


الان فکر می‌کنید چرا اینقدر آمار سکته خصوصا در آقایون بالا رفته😢

چرا آمار خودکشی زیاد شده😥

یکی از دلایلش همین فشارهای اقتصادیه وقتی این فشارها

باشه کنارش هم مرتب انرژی منفی انتشار داده بشه مسلمن نتیجش چیزی جز یاس و ناامیدی نمیشه😔😥😥


بهش فکر کنی بغض آدم از غصه میترکه

ولی چاره چیه

تو منگه قرار گرفتیم فقط باید تلاش کنیم ک از سوراخهای این منگه درد کمتری رو متحمل بشیم حداقل روحیمون رو بالا نگه داریم ک شاید اصل مطلب باشه😢


آدمیزاد با امید زنده است🥰


ب امید روزهای بهتر برای همگی 🌹❤️❤️🌹

قالی میبافم 😉 ولی بنابه دلایل بالا که گفتم نمی‌خواستم به خاطر هدیه دادن به زندگی ام دعوا بندازم یا ...

از یه روز قبلش شروع کرده بودم به خرید
دست تنها 😉
همه چی رو خودم انجام دادم
از ریزترین تا بزگترین کار 😊
از خرید گرفته تا پختن همه ی غذاها وکارت هدیه و ....
دخترم هم اون روز رفته بود کنکور ...دست تنها مونده بودم

صبح زود بیدار شدم تا ساعت دوازده ظهر یک سره
تو پخت و پز بودم که
همسرم زنگ زد رفتی دنبال کارت هدیه ؟
یادت نره ها ♥️
دیدم تنور داغ گفتم معصومه نون رو بچسبون
گفتم اتفاقا عزیزم من میخواستم بهت زنگ بزنم
گفت چرا ؟
گفتم حالا که از دولت مردانگی ات من این مهمونی رو با این عظمت میگیرم ♥️♥️
حالا که همه چی واقعا عالی 😍
این همه تدارکات دیدم از وجود لطفت ♥️
میخواستم پونصد هم بذاریم رو کارت هدیه 😍نظرت چیه عزیزم؟
میدونم که قلبت بزرگ ♥️
ولی به نظرم صلاح که پونصد هم بذاریم روش
می‌خوام از همه سرتر باشی عزیزم❤️😍

گفت باشه فقط خودت میدونی دیگه معصومه دستمون خالی ♥️
گفتم نگران نباش عزیزم خدا بزرگ
منم هستم ...♥️
گفت باشه ببین صلاحت چطوری 😍
خلاصه تایید رو گرفتم و راهی بانک شدم
بچه ها شاید فکر کنین بگین معصومه پونصد چی بود خودت میذاشتی دیگه روش



ولی بازم میگم اولا نمی‌خوام همسرم رو بد عادت کنم 🌸
رو من حساب باز کنه برای ریز هزینه های زندگی🌸
از اول شاغل بودنم بهش گفتم که عزیزم
پول من رو تبدیل به طلا کنیم ....کنیم ...نه کنم (یعنی ما )
تو پیشرفت های بزرگ منم حمایتت کنم 😊
اونم که راضی شده و حرفی نمیزنه
و من از این تصمیمم خیلی راضی هستم 👌
میگفتم 😊
دوما از همه مهمتر اینکه نمی‌خواستم به خاطر برادرم
به زندگی اوغات تلخی بیوفته 👌
گفتم بازم میگم هیچ کس برام همسرم نمیشه ♥️
که من بخوام به خاطرش میون ام رو با همسرم شکر آب کنم
نون منو کی میده ؟
همسرم ♥️پس اپل و آخر اونکه برام میمونه
و
سوم اینکه بچه ها هر سخن جایی و هر نکته مکانی
دارد 👌بدونبم که کجا و کی حرف می‌زنیم



و اینگونه شد که من هم پاگشا کردم
به بهترین شکل ممکن 😍
و هم کادوی مورد نظرم رو دادم به برادرم ❤️
و هم اینکه اومدن خونه امون ...خانواده ی عروسمون رو هم دعوت کرده بودم
اینم بگم بعد نامادری ام من اولین کسی بودم که از فامیل
خانواده اش رو هم گفته بودم 😊
اومدن خونه زندگی امو دیدن 😍
که من چقدر غرور و افتخار داشتم پیششون ❤️
همهههه چی عالی
برادرم و نامادری ام چقدر خوشحال بودن 😍.
چند بار زنگ زدن فقط برای تشکر کردن که واقعا آقا و خانم سنگ تموم گذاشتین 😍
و مارو شرمنده کردین ❤️😍
تقریبا از سه ونیم تو کارت صد خورده ای مونده بود
ولی بچه ها از همه چی موند دیگه
که بعضیا شو فریزر کردم در طول هفته خوردیم
بعضیا رو تو یخچال نگه داشتم و خوردیم
تقریبا چند روز پشت سر هم ...بدون خرج بودیم 😊😉
این فرق خونه انداختن با رستوران 👌
ببخشید طولانی شد

معصومه جون شما این همه میان خونه ات مهمونی بعد اونا هم برای شما جبران می کنند؟ چون آدم هیچی هیچی هم ...

نه عزیزم اونطور که خودم جلوشون در میام 


کسی اونطور جلوم در نمیاد 


کسی چند بار میاد خونه ام بعد من همسرم رو راضی میکنم که یه بار هم ما بریم 

اتفاقا اون روز صحبتش بود 


میگفتم که وقتی نداری کسی بلانسبت

بلانسبت جمع ...آدم حسابت نمیکنه 


اما کافی فقط یکم اوضاع ات خوب باشه .....



❤️ هرچی شدخبر بده عزیزم

 سلام خوبی والا رفتم پیجش تو ایتا ادرس زده یکی از شهرستانهای اصفهان..... ب من خیلی دوره چون من خود استان هستم عزیزم

کاربری،سال۱۳۸۹ هستم ک رمزشو گم کرده 😒
به به ببین کی رو میبینم 😍 سلام عزیز دلم ❤️ خوبی فدات شم چقدر دلمون برات تنگ شده بود فرزانه جون&nb ...

سلام معصومه جان انشالله که روبه راهی  

مرسی از محبتت عزیزم سلامت باشی. لطف دارین به من. شرمنده محبت همه دوستان شدم.

والا وسط کار و بچه داری، دوباره دانشگاه ثبت نام کردم. یکم کارام به روال بیافته گاهی میام سر میزنم. 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز