دوستان یکمی گذشت داشته باشین !!
اگه مهتاب عزیز داستان نوشته که دست مریزاد بسیار زیبا نوشته ، من خودم به شخصه خودم رو توی عمق داستان حس میکردم و مطمئنا شما هم همچین حسی داشتین که اشک ریختین !! فکر کنید و سعی کنید از نکاتی که توی این داستان خوندین برای زندگیتون درس بگیرین که درس بسیار داشت !!
اگر هم واقعیت بوده که بیاید برای سلامت این دوست عزیز دعا کنید که ایشالا سلامتیش رو باز یابه و کنار شوهر عزیزش خوشبخت باشه و خدا بهش صبر و طاقت بده که بتونه با مرگ فرزندش کنار بیاد ، خدا داغ فرزند روی دل هیچ کسی نگذاره آمین
در مورد سرطان هم مادر خود من 15 سال پیش از سرطان خون در گذشت بیماری مادر من 11 سال طول کشید ولی همون موقع ها که هی بیمارستان بستری میشد خیلییییی دیدیم بیماران سرطانی که از زمان تشخیص تا فوتشون یک هفته هم زمان نمیبرد و همه این بستگی به نوع پیشرفت سلول های سرطانی داره و مقاومت بدن و روحیه شخص !! ایشالا خدا کسی رو گرفتار این جور بیماری ها نکنه و همه بیماران رو هم شفا بده آمین
مامان شیطونک عزیز شما هم باید سعی کنی قوی باشی ، با این حسابی که شما میگی باید پات رو از خونه بیرون نگذاری باید اخبار نبینی باید روزنامه نخونی چون پر از اخبار بده !!!
دوست عزیزی رو به خانوم مهتاب گفته حلالت نمیکنم !!شما فیلمای غمگین مگه نمیبینید ؟؟ رمان مگه نمیخونید ؟؟؟ توی اجتماع مگه نیستید ؟؟
همه داستان نویسانی رو که داستانشون با خوشی و شادی همراه نیست رو حلال نمیکنید ؟؟؟ تمام فیلمنامه نویسا رو هم همینطور ؟؟؟
واقع گرا باشین یکمییییییییییییی دنیا همیشه به میل ما نیست کنار شادی ها همیشه غم ها هست !!
بهتره بعد از خوندن یک سرگذشت یا داستان این گونه غم انگیز به جای زانوی غم بقل کردن و غصه خوردن به جای به زمین کوبیدن نویسنده کمی هم به این فکر کنیم چی از این داستان یا سرگذشت یاد گرفتیم ؟؟ توی اون جملات زیبا که همه ما رو میخ کوب کرد پای کامپیوتر که تا ته این سرگذشت رو بخونیم چه درسی نهفته بود ؟؟؟
اگه عمیق خونده باشین منظورم رو خوب میفهمید اگه هم نه که دیگر هیییییییییییییییییییییییچ !!!
برای همه دوستان عزیز آرامش و برای مهتاب عزیز صبر و سلامت از خداوند خواستارم خواه مهتاب یک شخصیت داستانیست یا دختری است غریب و پر درد گوشه ای از این دنیای نامروت