2777
2789
عنوان

بیاین امشب خاطرات زایمان بگیم

| مشاهده متن کامل بحث + 230 بازدید | 20 پست
من خب تا ی ساعت بعد زایمان اصلا نگاهش نکردم استرس داشتم بینم بچم چ شکلیه هی پرستار میگفت شیر بده به ...

جدی؟من هینجور لخت بغلش کردم بچه سومم رو حس عجیبی بود خیلی

هیچ وقت ب گذشته برنگرد  
نی نی چطور بود؟

ماشالا س کیلو و صد بود فقد خیلی ورم داشت صورتش همش فشار میدادم مامانمم میگف نکن خودت از صدتا بچه بدتری اذیت میکنی چرا 😂

پسر عزیزم آراس جان چه خوب شد که به زندگی من و بابایی پا گذاشتی دار و ندار ماااادر🥰😘👈سنسیز دونیاما لعنت جانیمamir hossein، با افتخار تورکم😎درخواست دوستی قبول‌نمیکنم🌸

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اولی دختر بود یه لحظه نشونم دادن خوب ندیدمش 

تو بخش رفتم بعد اوردنش فقط اینکه خیلییی سفید بود یک خرمن مو داشت تو ذهنمه 

دومی را گذاشتن تو بغلم بعد تولد کاملا شیر خورد سیرشد 

اونم گفتم وای چه سفیده خداروشکر لباش شبیه باباشه 

سومی جالب بود ،هی دلم نمیخواست ببینمش چون جون نداشتم خیلی زور زده بودم بی حال بودم فقط گفتم خانم پسرم سالمه گفت اره گفتم انگشتاشو شمردی؟

بعد پرسیدم :منگل نیست؟

نمیدونم چی تو سرم بود عقلم پریده بود  

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز