2777
2789

با اینکه ۴۷روزه زایمان کردم افسردم‌خودمو دوس ندارم.ب کسیم بگم قضاوت نادرست میکنه نمیدونم چیکار کنم ب هیچ‌کاری نمیتونم برسم.ب خودمم نمیتونم برسم

الهی بگردم

من خیلی وقته دیگه کنکوری نیستم.. لطفا تو تاپیکای مذهبی و چله تگم کنین😁خدای بزرگم،الهی قربونت برم میشه اول سلامتی و آسودگی مامان و ابجیامو ببینم بعد بمیرم؟ میشه مامانم سلامت و خوشحال باشه و آبجیمم بتونه راحت جدابشه و با بچه های نازش خوشحال و سالم زندگیشونو بکنن؟ تنها خواسته مهمم از خدا همینه🤍🥲الان که تااینجا خوندین، میشه برای شادی روح بابای تازه فوت شدم یدونه صلوات بفرستین؟مادرمون، حضرت زهرا نگهدارما و ایرانیا باشه🌟🤲

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

قدیما ابنقدر مشغله داشتن ک وقت نداشتن افسرده شن و وقتی هم بیکار میشدن بچه‌ی بعدی رو حامله میشدن.

الان شرایط اقتصادی و کلی چیز  دیگه باعث شده ادم عادی و حتی پدرها هم افسرده شن

  چراغ ظلم ظالم تا ابد هرگز نمیسوزد... اگر سوزد...شبی‌سوزد، شبی دیگر نمی‌سوزد.بزنی...نتونه بزنه، می‌زنه...!

از کجا میدونی نمیگرفتن؟

حالتهات طبیعیه به خودت زمان بده و حسابی برس غذاهای خونساز زیاد مصرف کن و بخصوص ویتامین دی

مامان 💖مهدی و لیانا💖                                                                                                                                                                                              کاربری سال 97 امو تعلیق کردند😕مامان_مهدی_جونم

اینجوری نیست که بگیم افسردگی نمیگرفتن عزیزم

یکی مشغله‌شون زیاد بود و بچه های دیگه‌شون هم بود مجبور بودن بلند شن

دیگری هم اینکه بنظر شما کسی اهمیت میداد؟ که یک زن بگه خسته شدم و افسرذه شدم؟

مخصوصا اینکه توجه کنید قدیم تر قبلی که یکی دو ساله شده بعدی رو آوردن یعنی فک میکردن بعد ازدواج تا وقتی ک زن یائسه بشه همینطوری باید بچه بیاره و....

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮
چرا خودتو دوس نداری؟ منم بچه آوردم ولی خداروشکر خونه ی مادرم بودم به این چیزا فکر نکردم اگه تنها بود ...

من کلی از خانوادم دورم . عید اومدن دو روز نشستن رفتن .کسی پیشم نبود تا یکماهگی

من خونه ی مامانم بودم برا همین راحت بودم اگه خونه خودم میموندم حتما افسرده میشدم

خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزه‌گان»شادمان شوند.                                               وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان!                من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم                                      💔همین قدر تلخ💔.                              

قدیما هم افسردگی بود 

منتهی اینقدر کار بود و کسی به کسی اهمیت نمی‌داد به چشم نمیومد 

اثارشم باهاشون باقی مونده 

با مشاور صحبت کن در کنار مراقبت از فرزند به کارای جانبی هم برس حتما یه روز در هفته به خودت و یه روز به خودت و همسرت اختصاص بده از دیگران کمک بگیر برا بچه نگه داشتن 

به خودت حق بده که حالت خوب نباشه ولی برا بهبودش تلاش کن 

عزیزم مکملاتو سر وقت بخور ولی اگر دیدی حست ادامه پیدا کرد حتما برو دکتر و روانشناس چون افسردگی بعد ز ...

بچم خیلی اذیت کنه وقت نمیکنم حتی موهامو ی شونه بزنم. چ برسه مکمل. بی خوابی . غذای سرد. چای سرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز