عزیزم من ۴ تا خواهر شوهر مجرد دارم،۵۲،۵۴،۵۵،۵۶ ساله،اصلا ازدواج نکردن،خودم ۳۵ سالمه،یه جاری هم دارم ۶۲ سالشه،درضمن دختر عموی خودشونه،هر حرفی زدن هیچی نگفتم،حتی جلوی شوهرمو میگرفتم که چیزی بهشون نگه(در این حد احترام میزاشتم)کم کم دیدم شوهرم خودش طرفداری اونارو میکنه،حتی وقتی حق با منه،بازم دنبال ابنه یه جوری مساله رو به من ربط بده،از خانوادش،از فامیلش بدی دیدم حتی از خودش،دیدم هیچ وقت پشت من نیست،با وجود اینکه کاملا قبول داره که من چقدر احترام میزارم،منم یکی دوبار باهاش بحثم شد از خواهراش گرفتم به عمه هاش ختم کردم،گفتم اون آدم قبلی مرد،تموم شد،بعدم طی یک ماجرایی با خانوادش ارتباطمو قطع کردم،مادرش ۱۰ ماه پیش فوت کرد،پامو نزاشتم