یاد بگیر صبور بودن رو
اینجوری داغون میکنی خودت رو
من خیلی ادم مغرور عصبی و بی صبری بودم
یادمه سر یه کیس خواستگار که همکارم بود یه حرفی زد خیلی بهم برخورد به غرورم!به قدری حرص خوردم حس کردم یه طرف بدنم یهویی لمس شد!
بله فک کنم یه ریز سکته رو رد کردم!یه آن به خودم اومدم گفتم دختر!همنیجوریش زندگی واس دختری مثل من که همه چی تمومه سخته!الان سکته کنی نصف بدنت از کار بیفته!کیه تورو جمع کنه !کی کمکت کنه!از کار اخراجت میکنن!خانوادت تا یه مدت کنارتن!بی خیال باش!این شد اخرین حرص خوردن من از عمق وجودم!
گفتم به جهنم شده که شده!این طرز فکرم که عوض شد یه جور خاصی اروم شدم جواب توهین ها عصبی بودن مردم خیلی چیزها واسم خنده دار شده!
خیلی چیزا دست ما نیس
نگرانی بابت چیزیکه کنترلی روش نداری و د ست تو نیس بیخود
این رو بارها تکرار کن و بذار باورت شه قبل اینکه خودتو نابود کنی!
به خدا بسپار