بچه ها نمیدونم چرا امروز خیلی دلم گرفته
یاد اون روزها ک میفتم ی حس خفگی بهم دست میده
روزی ک جلوی دوتا بچه هام دستبند زدن دستم
واسه کاری ک جرمش این نبود جرمش خار شدنم پیش بقیه نبود
وقتی ک بچه هامو با خودم سوار ماشین پلیس کردن اون موقع ۲ ساله و ۴ ساله بودن تا دم زندان بردن زنگ زدن مادرم اومد بردشون😭😭😭
هرچه التماس کردم ک بزارن برم نزاشتن
زجه های مامانم ک داشت ب پاشون میفتاد
وایی عجب روزهایی بود
تمام فامیل فهمید ماجرا مال دوسال پیش
بچه هام الان فراموش کردن ولی اصلا از یاد خودم نمیره اون روزهای تاریک
وای بچه ها خیلی جای بدی هست زندان خدا نصیب کسی نکنه
لطفا نگید ب چه جرمی
من خلافکار نبودم و نیستم