انگار من خوشم میاد برم سونو اضافی
نگرانی و استرس اضافی داشته باشم
بخدا دکترم میگه، تازه دکترمم قبول داره
هی میگه داری زیاده روی می‌کنی
همه این سونوهایی ک رفتی تهش فهمیدیم هیچیت نیس😐😐 چرا رفتی
فلان دارو رو چرا میخوری
بخدا انقدر ک این ب من فشار میاره تو بارداری، ویار و و باقی دردام اذیتم نکرده...
باز خاطراتمو دارین ورق میزنین بچها 🖤😒
بهش بگو چقدر خسیسی تو ؟
من جونم داره جون میده به بچه. تو به فکر پولی؟
ببرش پیش دکترت بذاربراش توضیح بده قبلش با کارت هماهنگ کن باهاش حرف بزنه
شوهر منم همینطور بود🤦♀️ همش میگفت نن جون من ۲۰ تا شکم زایید مگه سونو گرافی رفت😐 حالا نن جون ۱۵ بچش مرده😂 بخدا یه بار هم منو نبرد دکتر و سونو.. یه مسیر ۵۰ کیلومتری هر بار خودم میرفتم. اونم با مینی بوس.. شکمم در دهنم بود ولی خودم میرفتم
بگو اگه تو دکتری بیام پیش تو زایمان کنم اصلا
توجه نکن همرو انجام بده
صبور باش فقط شما اینطور نیستی و نبودی
حالا بدترم ممکنه بشه بعد زایمان 😀
یعنی چی سونوهایی که رفتی تهش فهمیدیم هیچیت نیست..😒.
باید خدا روشکر کنه که هیچیت نبوده!
مردا تو این دوران از زنا خسته تر میشن...
سعی کن با لطافت، این ایام رو پیش ببری...
اگه هسرت هیچ جوره راه نیومد ببر بذارش پرورشگاه😁
انگار اون ی بچه تو شکمشه
درد می‌کشه
بخدا اگر اون تو همچین شرایطی بود ی لحظم نمیتونس تحمل کنه
حس میکنم مادر شوهرم هی پرش می‌کنه
چون اون کلا ب دوا و دکتر اعتقاد ندارم
فک کن چار تا بچه زاییده، ۴-۵ کیلو هزکدوم بودن.. براش سوال نشده چرا اینا انقدر وزن دارن.. الان ک پنجاه سالش شده فهمیده دیابت داره! سر بارداریاش بهداشتو ب زور می‌رفت
