سلام مامانم یچیزی لازم داست من گفتم که میگم شوهرم بخره بیاره برات بعد من به شوهرم زنگ زدم گفتم بخر هفته بعد که اومدی بیار اونم همون لحظه رفت خرید آماده گذاشت زنگ زد گفت خریدم پولش رو بزن حساب من گفتم الان چجوری بزنم آخه باید میرفتم بیرون انتقال میدادم اونم گفت نمیدونم زود بزن منم عصبی شدم گفتم پول نقد میبردی چون پول نقد دستش داشتم اونم گفت باشه برات دارم حالت تهدیدی . هستین بقیه اش رو بزارم
مگه میخواستی فرار کنی؟؟ 😐
اینقدر توزندگیتون حساب کتاب دارین؟
بعد من ناراحت شدم چرا اینجوری جلو خوانواده ام گفت ، پیام دادم بهش سریع شماره حساب بفرس اونم گفت بزن به حساب خودت . من گفتم چرا حساب خودم تو عجله داشتی و هی بریز بریز میکردی من پول لازم ندازم اونم گفت چرت و‌پرت نگو من شوخی میکردم منم کوتاه نیومدم گفتم این چه حور شوخی بود نه یه بار ته دوبار اینجوری میگی انگار که صد ساله خریدی و پولش رو بهت ندادن اونم گفت زر مفت نزن من با شوخی گفتم‌و یه بی‌شعور بهم گفت منم گفتم خودتی هر چه گفتی اونم قهر کرد گفت نه‌بهم‌پیام‌بده نه زنگ بزن تا خودم بهت زنگ نزدم بنظرتون مقصر کیه صبر کنم زنگ بزنه یا خودم بزنگم
کارت ب کارت بکن خب :/
اینجا دیگه فهمیدم داشته شوخی میکرده مثلا سر به سرم میزاشته منم که جدی بودم و عصبی شدم اونم دیگه خیلی ناراحت شد بزارم تو حال خودش باشه یا بهش پیامک‌بدم بنظرت
کجا رفتین بیاین بگین حق با من‌بوده دیگه درسته ؟ یکم عذاب وجدان گرفتم
پیام نده خودش بده ولی وقتی دادخوب برخورد کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز