عکس پروفایل من، آراد کوچولوی ۶ ماهه نوه دختری برادرمه. با برادرزاده م و شوهرش خیلی صمیمی ام.
برادرزاده م چند وقت دیگه آزمون وکالت داره، رو این حساب بیشتر روزا بعد از سر کار میرم خونه شون با آراد بازی می کنم تا مامانش درسش رو بخونه.
خیلی ذوق دارم و حالم خیلی بهتر شده. بچه بهم انس گرفته.
اونا نی نی سایتی نیستن ولی من همش میام توی تاپیکا و اطلاعات فرزندپروریمو به روز می کنم. تو این چند روز روروئکش رو آوردیم براش، میگیرمش بغل که نشستن تمرین کنه.
به مامانش پیشنهاد دادم یه ساعت هایی اونو بذاره تو تختخواب خود نوزاد تا بهش عادت کنه. می گفتش نه یک سالگی به بعد. گفتم نه، طول روز نذارش تو تخت خواب والدین، یه وقت میفته.
گوش نکردم، بردم گذاشتمش توی تختخواب اتاق خودش اسباب بازیهاشو گذاشتم کنارش، اینقدر ذوق میکرد.
همه چی خوب پیش می رفت تا اینکه، یه دفعه بچه زد زیر گریه شدید. نگاه کردم دیدم پاش گیر کرده لای نرده های تخت خواب. خدا رحم کرد پاش پیچ نخورد. بغلش کردم و آرومش کردم. تخت خواب بچه رو استاندارد نمی سازن: بغلش نرده، بالا و پایین چوب خالی، فقط یک سمتش پارچه و ابر داره.
میخوام هر سه طرفش پتو بندازم و بدوزم تا سرش نخوره به چوب ها و پاش هم نره لای نرده ها.
پیشنهاد شما چیه 🙏🌹