دارن کمد میزنن میگه تو برو پیش خواهرت بشین بارداره استراحت کامله
اما خواهرم چطوریه ؟؟؟؟میرم خونش همش تو قیافس تیکه میپرونه گناهماین بود یک سال بعد ازدواجش ازدواج کردم
گف باید با کسی ازدواج میکردی که همه تایید میکردن ته کسی که خودت انتخاب کردی
اینو کینه کرده برام قیافه میگیره همه جا تنها بودم همه جا حتی کارای عروسی هر مناسبت همهکارامو خودم کردم خواهرم فقط تا تونست قیافه گرفت زهرمارم کرد
حالا مامانممیگه تنهام کسی کمکم نیس تو میرفتی پیشش مینشستی گقتم تو الان تنها باشی من خیلی وقته تنهام خیلی وقته خودمکارامو میکنم خیلی وقته خواهرمو گذاشتم کنار