پدر بزرگ و مادربزرگها همیشه ادعا می کنند که نوه از بچه خود آدم شیرین تره. وجود این عزیزان نیز در زندگی کودکان یک نعمت است. وقتی پدر و مادر شما و همسرتان برای اولین بار نوه شان رو دیدند چه احساسی داشتند. دوست داریم با کاربرای نی نی سایت به اشتراک بگذارید
والله من مامانم و خواهرشوهرم مثلا اومده بودن موقع زایمانم.اما واسه خودشون رفتن محوطه بیمارستان قدم زدن .خاله و خواهرزاده.همسرم پسرخالم عست.پرستار میاد بیرون که به همراه اطلاع بده من زایمان کردم کسی رو پیدا نمیکنه.همسرم سرکار بودن .....خلاصه مادرشوهرمم قهر کردن نیومد برا دیدن توش میگفت چرا اول ب خواهرم خبر دادین.حالا انگار خواهرش اول خبردار شد چیکار کرد!!!
سلام اولین بار مامان خودم و همسرم بعد از عمل که آوردنم تو بخش دخترم رو دیدن خیییییلی ذوقش رو زدن و قربون صدقش رفتن، عصر هم بابای خودم اومد ملاقات و دخترم رو دید و تو گوشش اذان و اقامه خوند دو روز بعد از ترخیصم هم پدرشوهرم به دیدن دخترم اومد و ایشون هم خیلی دوسش داشت ، الان هم که چهار ماه و نیم رو رد کرده همه فوق العاده دوسش دارن و براشون عزیزه
دعا کنید منم زودتر این شادیو برای خانوادم بیارن .تنها فرزند خانوادم و پدرم ارزوشه نوشو ببینه .اما خدا بهمون بچه نمیده . تروخدا دعا کنید پدرم حالش خوب نیست نمیخوام ارزو به دلش بزارم . الان که دارم این حرفارو میگم بغضم گرفته . فکر اینکه بچه باشه و پدرم نباشه اشکمو در میاره . تروخدا دعا کنید زودتر له ارزوش برسونمش قبل ازینکه......😢😢😢
دعا کنید منم زودتر این شادیو برای خانوادم بیارن .تنها فرزند خانوادم و پدرم ارزوشه نوشو ببینه .اما خدا بهمون بچه نمیده . تروخدا دعا کنید پدرم حالش خوب نیست نمیخوام ارزو به دلش بزارم . الان که دارم این حرفارو میگم بغضم گرفته . فکر اینکه بچه باشه و پدرم نباشه اشکمو در میاره . تروخدا دعا کنید زودتر له ارزوش برسونمش قبل ازینکه......😢😢😢
عزیزم ان شالله ب همین زودی صاحب یه بچه سالم و ناز بشی و پدرت نوه خوشگلشو میبینه.. خدا ب پدرتم سلامتی بده
دعا کنید منم زودتر این شادیو برای خانوادم بیارن .تنها فرزند خانوادم و پدرم ارزوشه نوشو ببینه .اما خدا بهمون بچه نمیده . تروخدا دعا کنید پدرم حالش خوب نیست نمیخوام ارزو به دلش بزارم . الان که دارم این حرفارو میگم بغضم گرفته . فکر اینکه بچه باشه و پدرم نباشه اشکمو در میاره . تروخدا دعا کنید زودتر له ارزوش برسونمش قبل ازینکه......😢😢😢
خداوندا دوستمون رو به زودی صاحب فرزندی سالم بنما ...الهی امین
پدر و مادر شوهرم که رفتن رحمت خدا پدر خودمم که از نوزاد چند روزه فراریه و اصلا نزدیکش نمیشه مامانم برای بچم ذوق میکنه ولی نه زیاد ...چون بیشتر عاشق بچه های پسراش هست ولی اجیام و داداشام خیییلی برای بچم ذوق کردن
مادر شوهرم از خوشحالیش گریه کرد مامانمم خوشحال بود پدر خودم سفر کارى بود شبشم پدر شوهرم اومد خیییلى خوشحال بود و ذوق میکرد چون اولین نوه اش رو دیده بود
❤️
خانواده خودم چون مخالف ازدواجم بودن اصلن دختر نازم رو ندیدن و هنوزم نمیخوان من یا دخترم رو ببینن ... خانواده شوهرمم یه شهر دیگه بودن پونزده روزگی دخترم رفتیم پیششون ... مادرشوهرم با اینکه کلی نوه داره برای اینکه من خوشحال بشم کلی اسپند دود کرد و قربونی داد و خلاصه سنگ تمام گذاشت برای من و دخترم ... خدا واقعن حفظش کنه
اولین نفر مامانم اومد پسرم رو دید و کلی ذوق کرد و گفت واااای که چقدر خوشگله...هر کی هم زنگ می زد مامانم بهش می گفت نی نی مون خیلی خوشگله و کلی از اجزای صورت پسرم تعریف می کرد ..الاهی فدات شم مامانم ....بابام هم چون پسر نداشت و این اولین نوش بود و پسر هم بود کلی ذوق کرد و محمد رو تا الآن که ده سال گذشته خیلی دوستش داره خدا بابا مامانا رو واسه بچه هاشون حفظ کنه
دختر من از هر دو طرف نوه اوله زایمان من طبیعی برد و یکم خطرناک شد و خیلی طول کشید یعنی از شب قبلش آمپول فشار زدن تا فرداش ١.٢٠ دقیقه زایمان کردم و همهه تو بیمارستان بودن. بابام که شنیده فارغ شدم زده زیر گریه داداشم میگه بابا حتی مامان بزرگم که فوت کرد خودشو کنترل کرد گریه نکرد، اولین بار بود همه گریه شو میدیدن. بقیه هم فیلمشو دیدم دقیقا تو فیلم بغل مادرشوهرمه گریه میکنه دخترم با هر اوعه که میگه همه میگن جووون 😂😂😂😂 بعد دخترم رو بردن تو اتاق و دکتر میاد میگه الناز جفتش گیر کرده و افتاده رو خونریزی شدید باید بره اناق عمل و بیهوش شه جفت رو در بیاریم.دیگه همه استرس میگیرن و بچه رو ول میکنن تنها رو تخت میان بیرون 😐 مامانمم میبینه بچه تنهاست میره پیشش. لحظه ای که اومدم با ویلچر با سرعت بیرون که ببرنم اتاق عمل از جلوشون رد شدم داشتن سکته میکردن، تو همون عجله هم اول پدر شوهرم پیشونیمو بوس کرد بعدم بابام شوهرمم که تا در اتاق عمل میدویید بام حرف میزد که هیچی نیست و دیدی آریانارو چه نازه و اینا تا بهوش بیام یه سه ساعتی گذشته بود شایدم بیشتر، که به بچم شیرخشک داده بودن گشنه ش بوده خوبه نمردم 😃😃😃
من چه میدونم؟اینا چیه میذارین داغ آدمو تازه میکنین؟من سز اورژانسی شدم مامانم وقتی بیهوش بودم بچه ام رو دید مادر شوهرم هم رفت پایین تو دستگاه دیدش.سه روز بچه ام پیشمم نبود تودستگاه بود من تو بخش سز اون تو بخش کودکان.آخه چرا غصه های آدمو یاداآور میکنین؟شاید یکی هنوز خدا براش نخواسته باشه یا مث من غصه اش بشه.خاطرات ازدواج و ...بخواین که همه دارن.گریهههههههه
من بیست روز دیگه زایمان میکنم شوهرم بچه بزرگه خونوادشه.پس از طرف اونا نوه اولشونه.منم بچه کوچیکه خونوادم و مامانم کلی نوه داره واسه زایمانم میدونم همه میان...وقتی باردار شدم مامانم بیشتر از همه خوشحال شد...خیلی دوست دارم بدونم بعد زایمان کی خوشحالتر از همه میشه.البته به جز منو باباش که ذوقیدیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز