2777
2789

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


یه توصیه به تازه عروسا از طرف من که 11 سال از ازدواجم میگذره: حتما از روزهای ابتدایی زندگی مشترک کمال استفاده رو ببرید..به هیچ عنوان نذارید این روزهای غیر تکرار شدنی هدر بره بهترین خاطره ها رو برای خودتون بسازید که بعدا مثل من پشیمون میشید
خدا رو چه دیدی شاید اون ناممکنی که بهش فکر میکنی همین روزا ممکن شد
شهریور 93 عروسی کردم.البته از 6 ماه قبلش عقد بودیم.چون من دانشجوی سمنان و شوهرم تهران بود.مسافرتای کوتاه یک روزه تهران و سمنان (شهمیرزاد) داشتیم یادش بخیر هتل قدس سمنان،پارک سیمرغ.(کلا خیلی روزای خوبی بود).بعد عروسی از طرف دانشگاه برای ازدواج دانشجویی بردنمون مشهذ.3 روز هتل و گشت مشهد عالی بود.(اگرچه به شوهرم هی زنگ میزدن مادرت حالش بد شد پدرت بی حاله برادرت داره عمل میشه)،دست خودشون نبود لابد قصد خبر دادن داشتن فقط،طوری بود که شوهرم روز اول میخواست برگرده.بعدش اردیبهشت 94 هم رفتیم ایلام خیلی جای خوبی بود،جیگر وز،کوهپایه ها... الانم شوهرم سربازه دیگه وقت نداریم بریم شهرستان پیش پدرمادرامون چه برسه به مسافرت.
ماه عسل رفتیم مشهد خیلی خوش گذشت , یه زیارت خیلی دلچسب , فقط چون دقیقا فردای پاتختی رفتیم , واقعا خسته بودیم ,و تو حرم هم که بودیم یه شب تا صبح همش چرت میزدیم , که من به شوهر گفتم الان مردم میگن, اینا یه چیزی میزنن که انقدر چرتی ان راستی چون واسه عروسی ابروهایمنه بیچاره رو تیغ زده بودن , همش در حالی نقاشی ابرو بودم و کاملا هم ناشی بودم و به سختی میتونستم ابروهامو شکل هم بکشم و اصولا آخرش هم باهم فرق داشتن یادش بخیر , روزای خوبی بودن

آخییییی.... اشکالی نداره بازم خاطره بوده برات
خدایا بی نهایت شکر🙏🌹دوست خوبم میشه براحاجتم دعا کنی و یه صلوات مهمونم کنی؟ممنون🥰😘
من سه سال عقده کرده بودم .تو همون دوران عقدر من و همسر و دوتا برادرشوهرم و برادرم رفتیم شمال(همسر پسرخالم هستن)همون روز اول همسر که راننده بود برادرش کنار راننده نشست برادر خودم پشت راننده و اون یکی برادرشوهرم پشست سر شاگرد تا خود شمال من وسط نشستم اونم با پیکان ....تا آخر این سفرو حدس بزنین فقط شما هر جا رفتیم گفتن شما چهارتا آقایین با یه خانم البته عقدنامه و شناسنامه برده بودیم خلاصه حضرات میرفتن دریا و آب تنی من تو منزل کرایه ای موندم شام و نهار پختم تازه بابام کلی منت میذاشت سرم که اجازه داده من زمان عقد برم مسافرت...... الباقی رو نگم بهتره.

آخییی.... اشکالی نداره بازم خاطره بوده برات خوشبخت باشی
خدایا بی نهایت شکر🙏🌹دوست خوبم میشه براحاجتم دعا کنی و یه صلوات مهمونم کنی؟ممنون🥰😘
ما 25 بهمن 91 ازدواج کردیم 27 بهمن تا 2 اسفند رفتیم کیش جای همه خالی خیلی خوش گذشت ولی 2 روز اول از وقتی رسیدیم فقط خوابیدیم چون برای برگذاری مراسم و مرتب کردن منزل خیلی خیلی خسته شده بودیم -اما روزهای بعدش همش رفتیم گشتیم . منم توصیه می کنم حتماً به سفر اول بعد از ازدواج _ماه عسل_ برید حتی تا یک شهر نزدیک به محل زندگی خیلی خاطره می مونه براتون.
اولین مسافرت که باهمسرم رفتم سفر ب قم بود که بنا ب پیشنهاد همسر خانوادشون هم اومدن اما زیاد خوش نگذشت چون مثلا من دوست داشتم یه جای خوب و خوش اب وهوا نگه داریم همچنین همسرم اما مادرشوهرم میگفت نه اینجا خوب نیست یه جای دیگه کلا همه نظرات با ایشون بود و همسرم هم تابع ایشون
من اواخر۹۴ عروسی کردم و چون عاشق پاریس بودم برام بلیط پاریس گرفت اما من گفتم دلم میخواد اولین مسافرتمون مشهد مقدس باشه اونم قبول کرد و بلیطا رو یه هفته عقب انداخت ماهم رفتیم مشهد که خیلی خوش گذشت و عآآآااآالی بود بعدم رفتیم پاریس و هتلمون دقیقا جلوی ایفل بود و بهترین ماه عسل دنیا رو شوهرم برام ساخت..ツ
وای ما رفتیم مکه راستش خیلی یهویی حج دانشجویی بهمون افتاد درست یه ماه قبل از مراسم عروسیمون رفتیم حج در واقع ماه عسلمون رو قبل مراسم رفتیم بعد اومدیم و مراسم گرفتیم وااااااااااااااااااااااااای خیلی خوب بود خاطره انگیز و عالی
دوستش دارم .خییییییییییییییلی . الهی دست به خاکستر بزنه طلا بشه.
ما فردای پاتختی رفتیم استانبول ، البته من خبر نداشتم همه کارارو شوهرم کرده بود ، روز عروسی که اومد دنبالم آرایشگاه ، بهم گفت که ماه عسل قراره بریم ترکیه، خییییییییییلی خوش گذشت عالی بود ، انقد تحویلمون میگرفتن وقتی میگفتیم اومدیم ماه عسل که شوهرم میگفت ازین ببعد هروقت بیایم میگم اومدیم ماه عسل، ولی دقیقا دو ماه بعدش حامله شدم ، خخخخخخخ
دختر قشنگم هلیا عاشقانه میپرستمت عزیزم
یکهفته بعد ازدواج رفتیم مشهد یعنی ماه عسل بود ولی پدر شوهر مرحومم گیر داد باید منم باتون بیام خوب بود خوش گذشت بد نبود
‏کلا نصیحت کردن کار اشتباهیه چون طرفت ناراحت میشه باید بذاری نابود که شد بری باهاش همدردی کنی، خوشش هم میاد 😊
مام ماه عسل رفتیم شیراز... خییییلی خوش گذشت. من عاشق شیراز بودم تا حالا نرفته بودم.... شیرازو برای ماه عسل توصیه میکنم ما هتل ارگ رفتیم... ولی متاسفانه هتلش چون بین المللی بود تمام اتاقاش ازقبل رزرو بود اتاق ویژه ندادن بهمون.... با اینحال معرکه بود
با خانواده شوهرم بعد عقد برای خرید عروسی به تهران اومدیم خوب بود ما مسافرت بعد ازدواج با مامانم رفتیم اصفهان تلخ ترین خاطره ام بود .

چراااا
به دنبال کسی بودم که بتوانم با او زندگی کنم اما کسی را یافتم که بدون او نمیتوانم زندگی کنم❤
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز