الهی بمیرم واسش،با کالسکه رفتیم خرید واسه افطار شوهرم.. وقتی رسیدیم خونه،پسرم محکم دستاش و به کالسکه گرفته بود نمیخواست بیرون بیاد. منم از ترس اینکه افطاری همسرم دیر بشه دستاش و به زور باز کردم و آوردمش خونه... تا یکساعت داشت گریه میکرد، واقعا ارزش نداشت حالا شوهرم نیم ساعت دیرتر افطار میکرد تلف نمیشد خخخخ
امسال ماه رمضون رو نمیتونم روزه بگیرم چون شیر میدم به پسرم احیا هم خونه بودم پای تلوزیون نتونستم برم مراسم البته پسرم خداروشکر ارومه ولی ترسیدم تو شلوغی نتونه بخوابه اذییت بشه
من سه ساله نمیتونم روزه بگیرم.... پیارسال بارداربودم، پارسال پسرم سه ماهه بود و امسال هم پونزده ماهه و مدام هم شیر میخوره..... دوست دارم بگیرم... دلم برای روزه داری تنگ شده... البته یه روز گرفتم حالم بد شد و پسرم هم چون شیر نداشتم بدخواب و بدقلق شده بود....
من پسرم 22 رمضان پارسال بدنیا اومد امسال 10روزاولوخونم ختم قران گذاشتم.وپسرمم هم مهمونهاروحسابی اذیت میکردو میخندوند حالا بیرون منوپسرمو ببینن خیلی واضح میخندند
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز