2777
2789
سلام منم پارسال اذرماه بعدشش سال حامله شدم انگارهمه دنیاروبه من وشوهرم داده بودن خیلی خوشحال بودیم سری اول براسونوولژینال رفتم وساک بارداری تشکیل شده بود دوباره هفته هفتم سونوقلب رفتم بهم گفتن قلب تشکیل نشده انگاردنیا روسرم خراب شد منگ شده بودم اصلا نمیفهمیدم دکترچی میگه بهم گفت دوباره سونو روتکرارکن اگه قلب تشکیل نشده بود سقط کن یه هفته صبرکردم دوباره رفتم همون جواب رودادن تمام علایم بارداری روهم ازدست داده بودم بعدیک هفته هم سقط کردم توی این دوهفته وحتی بعدازسقط داشتم ازغصه میمردم حتی نفس کشیدن هم برام سخت بود حالا بعدازیکسال بازهم وقتی یاداون روزها میفتم اشکام سرازیر میشه وهمش خودم روبازخواست میکنم که من چه کردم که پاره وجودم این طورشد؟

شما کاری نکردی عزیزم....گاهی پیش میاد . ..انشالله دفعه بعدبارداری خوب و آرومی رو تجربه میکنی
در هر چیز بد بذر مزیتی مثبت به همان اندازه یا بیشتر هست.ناپلون هیل
من یک ماه پیش سقط کردم. سونو ک رفتم گفت قلبش ایستاده مال من ناخواسته بود اما دوسش داشتم با اینکه ویار بدی داشتم تازه منتظر تکون خوردناش بودم ک دکتر گفت باید سقط بشه سختر از همه این بود ک با دارو و قرص نمیافتاد حس می کردم خودشو محکم بهم چسبونده وقتی بهوش اومدم تو وجودم احساس سبکی کردم و فهمیدم ک دیگه واقعا همه چی تموم شده بدترین لحظه برام همون موقع بود

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


بعد از چندسال که از ازدواجمون گذشت تصمیم گرفتم بچه دار بشم و با همون اقدام اول باردار شدم اقدامم توی ماه رمضان بود و بیبی چک را از همون اول تصمیم داشتم عید فطر بذارم و روز عید فطر بود که فهمیدم باردارم عاشقش شدم و شد تموم زندگیم بعد توی هشت هفته بود که رفتم سونو برای قلبش ولی جوابش دنیام را سیاه کرد. ساک بارداری و کیسه زرده بود ولی از جنین خبری نبود و سن بارداری هم دو هفته کم بود دکتر گفت دو هفته صبر کن ولی یک هفته بعد لک بینیم شدید شد و سونو رفتم و باز هم همون جواب قبلی.... فرداش رفتم اول با قرص و بعد کورتاژ... حس میکردم خالی شدم دو روز بعد رفتم مشهد و توی حرم امام رضا گریه میکردم و از اقا بچه ام را میخواستم روزهای تلخی بود برای من که پر بود از پوچی و خالی .... یاداوریش برام عذاب اوره... توی مشهد یه لباس بچه خریدم و از شوهرم خواستم به حرم امام رضا بکشه و نذر کردم اگه بچه دار شدم همون لباس را بپوشونم و ببرم حرم امام رضا دقیقا روز تولد امام رضا بود... بعد از دو ماه باردار شدم و پسرم فردای تولد امام رضا دنیا اومد و امسال شب ولادت امام رضا پسرم علیرضا را بردم حرم امام رضا و همزمان تولد یکسالگیش را اونجا با زائران گرفتم و توی حرم نقل پخش کردم خدایا شکرت
2805
هفته ۱۹بارداری بودم که برای غربالگری دوم رفتم سونو.گفتن قلبش ازکار افتاده.شب وحشتناکی بود.تاخونه پیاده رفتم و اشک ریختم.سونوی بعدی هم حرفشو تایید کرد.ومن مجبوربه سقط شدم.بااستفاده از قرص بشکل طبیعی زایمان کردم ولی چون ضایعات حاملگی مونده بود کورتاژ شدم.الان یک هفته میگذره ولی هنوز روحیم داغونه و همش از این میترسم نکنه این اتفاق دوباره تکرارشه.خداروشکریک پسر دارم و اون تموم دلخوشیمه.این واسم سواله که چرا این اتفاق افتاد اخه قبلش همه چیز نرمال بود،خیلی غیرقابل باور بود
Lilypie Pregnancy tickers
منم ٩ ماه پیش نی نی م رو تو هفته ١٨ سقط کردم با ذوق و شوق رفتیم واسه سونو که جنسیتش رو بفهمیم که دکتر گفت مشکوکه و امنیو سنتز شدم نی نی م سندروم داون بود خیلی گریه کردم خیلی عذاب کشیدم هم من هم همسرم الان دوباره تصمیم گرفتیم اقدام کنیم انشالله که خدا ایندفه یه نی نی سالم بهمون بده ☺️
من امسال دوبار باردار شدم وهردوبار هم جنینام تو۴ماهگی ایست قلبی کردن بار سومم بود که این انفاق برام پیش اومده تمام ازمایشات سقط مکررم سالمه اما بیدلیل جنینام میمیرن کاش یه دلیل علمی براش پیدا میشد که برای بار چهارم کارم به کورتاژ نکشه خیلی خیلی داغونم
منم بارداری پوچ داشتم...توهفته نه با قرص سقط کردم...خیلی دلم بچه نمیخاست ولی تصمیم گرفتیم بارداربشم و نتیجه پوچ شد!بعدسقط اوضاع روحیم ریخته بهم،دوماهونیمه میگذره ولی استرس دست از سرم برنمیداره...دارم مجدادا ازمایشات بارداری میدم تا با امید بخدا عید برم اقدام...ولی الان واقعا دلم نی نی میخادمهرش ب دلم افتاده...کاش همه ما غم دیده ها زوده زود خوشحال بشیم،خداجون کمکمون کن...ما فقط بتو امید داریم...شکرت
بعد از چندسال که از ازدواجمون گذشت تصمیم گرفتم بچه دار بشم و با همون اقدام اول باردار شدم اقدامم توی ماه رمضان بود و بیبی چک را از همون اول تصمیم داشتم عید فطر بذارم و روز عید فطر بود که فهمیدم باردارم عاشقش شدم و شد تموم زندگیم بعد توی هشت هفته بود که رفتم سونو برای قلبش ولی جوابش دنیام را سیاه کرد. ساک بارداری و کیسه زرده بود ولی از جنین خبری نبود و سن بارداری هم دو هفته کم بود دکتر گفت دو هفته صبر کن ولی یک هفته بعد لک بینیم شدید شد و سونو رفتم و باز هم همون جواب قبلی.... فرداش رفتم اول با قرص و بعد کورتاژ... حس میکردم خالی شدم دو روز بعد رفتم مشهد و توی حرم امام رضا گریه میکردم و از اقا بچه ام را میخواستم روزهای تلخی بود برای من که پر بود از پوچی و خالی .... یاداوریش برام عذاب اوره... توی مشهد یه لباس بچه خریدم و از شوهرم خواستم به حرم امام رضا بکشه و نذر کردم اگه بچه دار شدم همون لباس را بپوشونم و ببرم حرم امام رضا دقیقا روز تولد امام رضا بود... بعد از دو ماه باردار شدم و پسرم فردای تولد امام رضا دنیا اومد و امسال شب ولادت امام رضا پسرم علیرضا را بردم حرم امام رضا و همزمان تولد یکسالگیش را اونجا با زائران گرفتم و توی حرم نقل پخش کردم خدایا شکرت

ای جان خدا برات نگهش دارم اشکم دراومد
من هیچ حسی نداشتم به جز ترس. فقط ترسیده بودم و فکر می کردم الانه که بمیرم، ولی از اونجایی که بارداریم ناخواسته بود و مجبور بودم نگهش دارم، منطقی با ماجرا برخورد کردم. هنوزم دلم میسوزه و گاهی غمگین میشم، ولی دستِ ما که نبود...
من تو هفته 16 م بچه م سقط شد،خیلی خیلی روزای بدی بود،بچه اولمون بود و خیلی ذوق زده بودیم،یک ماهه میگذره وقتی یادش میفتم خیلی اعصابم خورد میشه،بخصوص اینکه ویار بدی داشتم و تازه داشتم بهتر میشدم،ولی صلاح خدا این بوده و باید راضی بود،امیدوارم همه اونایی که نی نی میخوان خدا بهشون بده و یه دونه سالم و خوشگلشم به ما بده

خداجونم شکرت ...

سلام من نه سال پیش یه بارداری نا خاسته داشتم ،شوهرم بیکار بود و وضعیت خوبی نداشتیم به اصرار شوهر و خواهرشوهر م راضی به سقط شدم شش هفته بود ولی قلبش تشکیل شده بود الان دوتا پسر 4و1 ساله دارم ولی هنوز اون بچه رو فراموش نکردم و این دوتا نتونستم جای اونو پر کنن به همه توصیه میکنم که اشتباه ما رو نکنید تا آخر عمر عذاب میکشید من خیلی سنم کم بود خیلی خام بودم اشتباه بزرگی کردم ،خدا ما و ببخشه و بهمون آرامش بده.

کتایون خیلی دلم گرفت... میدونم چی میکشی..... منم همین اشتباه رو کردم و هر روز خودمو لعنت میکنم.....
بعد از چندسال که از ازدواجمون گذشت تصمیم گرفتم بچه دار بشم و با همون اقدام اول باردار شدم اقدامم توی ماه رمضان بود و بیبی چک را از همون اول تصمیم داشتم عید فطر بذارم و روز عید فطر بود که فهمیدم باردارم عاشقش شدم و شد تموم زندگیم بعد توی هشت هفته بود که رفتم سونو برای قلبش ولی جوابش دنیام را سیاه کرد. ساک بارداری و کیسه زرده بود ولی از جنین خبری نبود و سن بارداری هم دو هفته کم بود دکتر گفت دو هفته صبر کن ولی یک هفته بعد لک بینیم شدید شد و سونو رفتم و باز هم همون جواب قبلی.... فرداش رفتم اول با قرص و بعد کورتاژ... حس میکردم خالی شدم دو روز بعد رفتم مشهد و توی حرم امام رضا گریه میکردم و از اقا بچه ام را میخواستم روزهای تلخی بود برای من که پر بود از پوچی و خالی .... یاداوریش برام عذاب اوره... توی مشهد یه لباس بچه خریدم و از شوهرم خواستم به حرم امام رضا بکشه و نذر کردم اگه بچه دار شدم همون لباس را بپوشونم و ببرم حرم امام رضا دقیقا روز تولد امام رضا بود... بعد از دو ماه باردار شدم و پسرم فردای تولد امام رضا دنیا اومد و امسال شب ولادت امام رضا پسرم علیرضا را بردم حرم امام رضا و همزمان تولد یکسالگیش را اونجا با زائران گرفتم و توی حرم نقل پخش کردم خدایا شکرت

واقعا خدایا شکرت.اشکمو در آوردی عزیزم
《اللهم صل علی محمد و آل محمد》پروردگارا...از تو ایمانی می خواهم که به قلبم پیوسته باشد...چنان که نیک بدانم که جز آنچه تو برایم نوشته ای به من نرسد...مرا به بهره ای که از زندگی بخشیده ای خرسند دار...
من تو هفته 8 و خورده ایی لکه بینی پیدا کردم خیلی نگران شدم رفتم دکتر سونو کرد با خوشحالی و استرس منتظر شنیدن صدای قلبش بودم ولی دکتر گفت فقط یک ساک حاملگیه خالیه و اصلا رشد نکرده دنیا رو سرم خراب شد از مطب که اومدم بیرون زدم زیر گریه ولی همش امید داشتم که هنوز زوده و قلبش تشکیل میشه ولی بعدش لکه بینیم بیشتر و شدو بعدم درد و خونریزی زیاد و تموم...خیییلی سخت بود ولی راضیم به رضای خدا حتما حکمتی بوده خداوند ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری .فقط پشیمونم که کاش کسی نمیفهمید
《اللهم صل علی محمد و آل محمد》پروردگارا...از تو ایمانی می خواهم که به قلبم پیوسته باشد...چنان که نیک بدانم که جز آنچه تو برایم نوشته ای به من نرسد...مرا به بهره ای که از زندگی بخشیده ای خرسند دار...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز