من دقیقن مثل تو بودم
و احدی درکم نمیکرد واقعن واقعن بدنم نابود شد
مادرم هم مثل بقیه بود همش میگفت من 4 تا بزرگ کردم تو تنبلی
بخدا انقدر زشت و لاغر شده بود خدا میدونه
مریض و.....
من اون دوران رو گذروندم ولی الان میفهمم چقدر زن ضعیف و احمقی بود
باید جلو همه وایمیستادم و شیر خودم رو قطع میکردم و شیر خشکی میکردم بچه رو
این همه بچه تو دنیا با شیر خشک بزرگ شدن مگه چشونه؟
الان که قطع کردم ( ۲۰ ماهگی عقلم رسید و قطع کردم) دوباره خشکل شدم چاق شدم..روحیه ام بهتر شده ...بدنم سالم تر شده
خستگیم کمتر شده و بهتر بهش میرسم و سرحال ترم
شوهرم غر زد نباید بچه رو بگیری
یکی دوبار به زبان خوش گفتم.دیگه دفعه سوم یه دعوا باهاش کردم
گفتم اگر جرئت داری دفعه دیگه بگو شیر بده یا پیش کسی گلایه منو بکن انوقت ببین جلو همون شخص چه دعوایی باهات راه بندازم ابروتو ببرم
اونم دیگه خودشو جمع کرد