2777
2789
عنوان

بچه ها؟

122 بازدید | 13 پست

یه مشکلی دارم…

اونم اینه که….

ب شدت مغرورم دست خودم نیس همین باعث شده همیشه تنها باشم الان واقعا هیچ کس ندارم و بشدت احساس تنهایی می‌کنم

و باز با خودم کلنجار میرم ک نه اینجوری بهتره 

غرورت از همه چی مهم تره

خیلی اذیت میشم چکار کنم😔

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مغرور نباش 

خدا ادمای مغرور دوس نداره 

فقط 4 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

🟠🟡🔴📢کامنت من ، نظر من برای استارتره ،باهام مخالفی ریپلای نکن چون اینجا کسیو ندیدم با حرفای یکی دیگه متحول شده باشه   📢🟠🟡🔵

مغرور نباش 🖐️😶

من برم تاپیک بعدی 🚶🏻‍♀️

شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...

تو یه خلوت و آرامش، بشین با غرورت حرف بزن

فکر کن غرورت، کسیه و داری باهاش حرف میزنی

هم خودت جواب بده

هم جای غرورت حرف بزن

بعد ب توافق میرسین ک چطور بودن بهتره

بعد برا بهتر شدن، بجنگ و تلاش کن

برا سلامتی فرزند دلبندم که تیکه ای از وجودم هست،دعا کنین...خدا حاجت دل همتونو بده و زندگی سرشار از آرامش داشته باشین.لطفا نپرسین بیماریش چیه■□●○به امید روزی که بیام بگم بچه م شفا گرفت. دعا کنین، با امید به خدا دعا کنین

کتاب اصول کافی بود اگر اشتباه نکنم

خوندم که کسی که با غرور روی زمین راه برود تمام زمین و آسمانها و کل مخلوقات بر او لعنت میفرستند

عزیزم همه با ارزشیم نه کمتریم از هم نه بیشتر

دکتر هم قدر رفتگر با ارزش هست

❤️

مردانى متفاوت اند كه عاشق زنى متفاوت باشند! و زن متفاوت در جوامع شرقى؛ قدرتمند، پيروز و خود راى است!!!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز