سلاام، انشالله که اوقات به کامتون باشه.
میشه خواهش کنم منو راهنمایی کنید؟ بنده امسال پشت کنکور انسانی هستم، اما حقیقت رو بگم پارسال مادرم وقتی بخاطر شرایطی که دارم (اضطراب حاد) گفتن که بیا بریم آزاد ثبتنام کن ما نمیخوایم بهت فشار بیاد. منتها خودم کِرمی درونم ول خورد و گفتم نه مادر میخوام بخونم امسال. ولی از وقتی که شروع کردم بشدت بخاطر اهمال کاریم اذیت شدم. روزهایی هم بود که عالی بخونم اما هروقت اضطراب میگرفتم رویا بافی میکردم یا با گوشی سرگرم میشدم تا آروم بشم و دور بشم از این حالات (بااینکه چیزی نداشتم توش ک سرگرمم کنم اما بازهم..)، دست خودم نمیگم نبود ولی انگار چیزی منو ب این سمت میکشوند تا آروم بشم. اینم بگم من بخاطر علاقه پدرومادرم دوست داشتم بخونم تا فرهنگیان قبول بشم. با اینحال اونها هنوزم به من سخت گیری نمیکنن و با هرساز من میرقصن بندهای خدا.
ولی الان واقعا نمیتونم صفر نیستم ولی از ۵۰ هم کمترم واسه درس ها. علاقهی دلیِ من تحصیل توی روانشناسی هست و حوزه علمیه. اصلا حس خوبی ندارم و دارم با عذاب وجدان سپری میکنم. نمیدونم همینجا تمومش کنم یا ادامه بدم. میدونم که ب حمدخدا پتانسيل این رو دارم که رتبه خوبی بیارم، ولی بحث اینه که دلم به درس خوندن واسه کنکور کذایی نمیره و با این مدل درس خوندن هم ب جایی نمیرسم.
بنظرشما چیکار کنم؟!