چه قدر منی .من به شدت برونگرام و همسرم درونگرا .البته بعد ۱۸سال دیگه عادت کردیم .ولی یه کار یا سرگرمی جز فرزند برای خودت داشته باش .من ندارم .و خیلی احساس تنهایی میکنم .البته فرزند دارم .ولی اونم بزرگ شده راه خودش هست .
همسرت سرد نیست اخلاقش اینه. من تو ماشین همش دارم حرف میزنم او شاید راه رفت و برگشت کلا ده تا جمله نگه اونم به زور باید از زیر زبونش کشید بیرون .دست خودشون نیست .ماها از حرف زدن آروم میشیم .اونا با شنیدن صحبت های ما دنیای آرامشان بهم میریزه. افراد درونگرا برای ادامه حیات روحشون به جز خودشون به هیچ کس نیاز دارند ولی ما برونگراها هزار تا دوست و رفیقم برامون کم .هر چی حرف بزنیم سیر نمیشیم.