بچه ها نمیدونم چرا یه جورایی ترس از اجتماع دارم

درون گرایی؟

و منی که‌ عاشق تنهایی گشتن

تنهایی زندگی کردنم 

چندین بار برو تا ترست بریزه فقط باید کاری که می‌ترسی رو آروم آروم انجام بدی

منم ولی نه به این شدت الان پس فرداامتحان شهری دارم اصلا نمیترسم رد شما ولی جون قراره برم پیش ادمایی که ندیدمشون امتحان بدم یه هفتس استرس دارم

منم اینجوری بودم درون گرا هستم 

بعد یک دوسه بار تنها رفتم استرسم به مرور کم شد

منم همین بودم تا اینکه بیشتر با خودم اشنا شدم

دیدم یه اخلاقای خاصی دارم که دور و بریام ندارن...

ادم به شدت درون گرا و محتاطی هستم

به این نباید بگی ترس..این یه نوع واکنشه نسبت به چیزی ک دوسش داری

من همین حسو ب مامانم داشتم الان ک ازذواج کردم ب همسرم دارم

خب پس ریشه مشکلت همون خانوادت هستن. مبارزه کن گوش نده وگرنه عاقبت خوبی نداره ازدواج کنی دیگه فاجعه میشه. حتی نمیتونی برای تصمیماتی مهم زندگیت کاری بکنی. همه زندگیت از بین میره. فقط بازار رفتن نیست تو همه مسائل زندگیت مشکل پیدا میکنی. اگه توانشو داری مشاوره خوب برو. 

دارن اشتباه راهنماییت میکنن

این اسمش ترس نیس و درمانش این نیس ک بری تو جامعه

درمانش پذیرششه

اما نزار وسواس شه یا جلوی تو احتماع رفتنتو بگیره

ریلکس باش،و سعی کن تنها بیرون نری

من وقتایی تنها میرم ب معنای واقعی روانم بهم میریزه

احساس میکنم سروصداها زیاده و حتما یکی باید باشه ک در حضورش ارامش داشته باشم

از من میشنوی پیش مشاور نرو

بهت انگ بیماری روانی میزنن

ما یه نوع تیپ شخصیتی هستیم

اخلاقای خاص خودمونو داریم و قرارم نیس تغییرش بدیم

فقط باید باهاش اشنا شیم و بپذیریمش و حواسمون باشه ارامشمون مختل نشه

اتفاقا ماها بیشتر از بقیه میتونیم ارامش داشته باشیم(اگه راهشو پیدا کنیم..)

اصلا فکر نکن بیماری داری

تو رو هیشکی درک نمیکنه بجز کسی ک مثل خودته

به خانواده هم لازم نیس بگی

چون هیچ درک و اگاهی از تیپ شخصیتت ندارن عزیزم