بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آره یه بار خیلی گرفتار بودم بادوتا بچه وشوهر مریض رفتیم دم خونه حاج آقا ناصری هرچی در زدیم باز نکرد میگفت بگین کارتونو تو کوچه نمیشد داد بزنیم کرم بود تازه گفت من درو رو زنای مانتویی باز نمیکنم من چاد ر دانشجویا سرم بود ...گفتم حاج آقا چادر سرمه قبول نکرد ....خدام بگذره من نمیگذرم .
گاهی اون خرج مون میده بقیشم با یارانه و معیشتی اینا سر میکنیم بخدا فقط خرج خوراکمون گیر بیاد نخواد دستت جلو بقیه دراز کنی کسی بهت ترحم نکنه از بالا به پایین نگاهت نکنن برا من بسته
یه بابای افسرده بیکار دارم خواهرم تصادف کرده بیکار شده ۵ نفر آدم تو خونه ۴۰ متری داریم ...
ان شاالله خدا کمکتون کنه برو دفترشون مشکلاتتونو بگو شاید خدا خواستو یه راهی بنظرش رسید به هرحال پدرتون باید بره دنبال یه کاری دیگه حالا نگهبانی فروشندگی ...یکاری که از دستش برمیاد از یک جا نشستن و غصه خوردن خیلی بهتره
امام جمعه رو امتحان کن ولی مطمین باش روزی صد نفر راست یا دروغ میرن پیشش اظهار نیاز میکنن معلوم نیست کاری براتون بکنه یا نه چون پدر ظاهراً سالم و درقید حیات هم دارید کمک مالی هم اصلا بهش فک نکنید