2777
2789

من ازاون دسته بودم که که اصلا به اینچیزااعتقادنداشتم وهرکی حرفی میزد مسخره میکردم مجردبودم خواستگاری داشتم که ازش متنفربودم ومعرفش عمه ومادربزرگم بود ومن ردمیکردم خداشاهداگه بخوام کلمه ای دروغ بگم یکدفعه عمه ومادربزرگم اومدن خونمون ورفتن منم درگیردرسا واینچیزا بودم نصف شب یهوباجیغ بیدارشدم اعضاخونواده ام نمیتونستم تشخیص بدم وباقیافه ی ترسناک می دیدم وفقط گریه گوشه سالن پذیرایی وهرکی میخواست نزدیکم بشه جیغ میکشیدم مادرموحتی نمیذاشتم نزدیکم بیاد بیچاره قران دستش گرفته بودهی میگفت منم مادرت فقط همون یک شب اتفاق افتاد بعد چندوقت ازیکی اشناهامتوجه شده بودیم عمه ومادربزرگم دعاگرفته بودن برام وتوخونمون ریخته بودن الان سی سالمه دیگه هیچوقت اونجورنشدم

گاهی انسانم آرزوست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز