امشب شب آرزو هاست،بزرگترین آرزوتو بگو ؛آمین بگیم

عزیزم خوش بحالش خدا بیشترش کنه براتون چرخاشون بچرخه

امیدوارم خدا ب ماهم بده نامزدمم 1 تومان داره ولی بقیه شو نداره خودشم بتکونه جور نمیشه مکر اینکه دامادشون بخاد باهاش شریک شه فهلا ک خبری نشده

جدی؟

اینقد بده؟؟🥺

سطحش اونقدرامرپایین نیست ولی خب تو همه لحاظ من سر ترم

اما پسر ب شدت خوبیه

ولی نمیتونم چشممو رو اون مسائل ببندم

میترسمم از دستش بدمو دیگه پسر با این اخلاق خوب گیرم نیاد

امیددارم خداا ب من و هرکسی که دو دله کمک کنه🥺🥺🎨

ممنون عزیزم از دعای قشنگت الهی به آرزوهاتون برسین   دوست خوش قلب مهربون 

مرسی گلم خیلی نکات خوبی گفتی

ولی تو همشون خوبه خداروشکر

فقط زیاد با خواهراش ارتباط نداره ولی با مادرش و داداشش خیلی خوبه و خیلی احترامشونو داره

دعوایی هم ندیدم ازشون ک طبیعیه جلو من چیزی نشون ندن😂

اما تو رفتارش یکم پایین تر از منه و حتی تحصیلاتشم کمه و خیلی پایین تره

اما توجه و رفتاراش خوبه و میترسم ترکش کنم و پشیمون شم

کلا اینجورم ک تا وقتی ک پیششم دوسش دارم

ولی چند روز ک نبینمش ایراداش ب چشمم میاد و هی میگم لیاقتم بیشتر از اینااس و این هم سطح من نیست

چند روزم فاصله گرفتم ازش و دلم خیلی تنگ شدددد ولی باز نمیفهمم چمه

حالا با مشاور میخوام صحبت کنم امیدوارم مشکلمو حل کنه😂

من که آرزو کردم یه خونه و ماشین بخرم و بتونم چند تا سفر خوب تا چند ماه دیگه برم بعد باغ ارم شیراز و تخت جمشید و حافظیه رو هم حتما تا آخر سال برم

اگه زود تر میدیدم تایپیک شما رو میگفتم بر گردم پارسال و الان میش جان جانم باشم و دستش رو بگیرم و در آغوش بگیرمش آرزویی دیگه ندارم 

جان جانم که بیشتر از یک سال ندارمش برگرده آرزوی دیگه هم دارم ولی همین کافیست 🤲

بقیش با تلاش به دست میارم به یاری خدا 

بلاکم کرده همون موقع از همه جا بلاک شدم 

فقط یک نفر بعد آخرین پستم تو ناشناس بهم یک‌پیام داد که خیلی بار مثبت هم نداشت میتونه فقط محدثه باشه که اونم نشد جواب بدم چون بلاک کرده میزنه کاربر پیام ناشناس بلاک کرده 

چی بگم اگه تا فروردین برگشت میمونم تهران بر نگرده بدون شک تهران رو هم ترک میکنم میرم جایی خیلی دور کسی نشناسه نه من کسی رو بشناسم گشنه نمیمونم کار میکنم یک لقمه نون در میارم الانم تو خوابگاه رستوران شبا میخوابم بالاخره هیچ گنجیشکی بی غذا نمیمونه تا وقتی که بمیرم راحت بشم 

ای بابا من نمیدونستم همون کاربری هستید که تو تایپیک پیام گذاشتم وقتی دیدم قبلا پیام گذاشتم برام جالب شد که مجدد تایپیک منو دیدی 

شاید بعدش از ایران هم برم چند بار رفتم دم ایستگاه عشق ایستگاهی که اولین دیدار بود و اولین بوسه زده شد نشستم بیاد یک بار که خوابم برد راننده اتوبوس بیدارم کرد گفت چند ساعت بود دیدم اینجایی بعد خوابیدی چیزی شده گفتم هیچی برگشتم خوابگاه 

بیشتر شبا میتونم سر بزنم یا موقع تایم استراحت دیگه باید برم نشد جواب بدم ببخشید