طبقه بالاشونم امروز یه بار مجبور شدمبرم کارت به کارت بزنم یه بار رفتم اش بگیرم برگشتی دیدم خیلی اخموعه با عصبانیت نگا میکنه
اینم بگم منخیلی بیرونمیرم طوری بگم که هفته ای دوروز شاید خونه باشم بقیشو بیرونم و اصلا هم به مادرشوهرم نمیگم کجا میرم
حالا مامانمزنگ زده که وسیله مونو بیار دم در بگیرم آلان نمیدونم چطوری برم از پنجرشونن میبینه