تنهایی و آزار شوهر صفحه 2 | تبادل نظر نی نی سایت

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

مهم نیست دوباره خودتو پیدا کن

باید از ی حا شروع کنم.میتزسم ترک کنم زندگیمو نتونم کم بیارم...هرچندالان از زندگیم راضی نیستم

1402/09/15

05:02

کبوترصلح

عضویت: 1402/09/14

تعداد پست: 1508

باید از ی حا شروع کنم.میتزسم ترک کنم زندگیمو نتونم کم بیارم...هرچندالان از زندگیم راضی نیستم

بالاتر از سیاهی رنگی نیست

1402/09/15

05:04

مامان امیر علی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه.

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید.

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

بالاتر از سیاهی رنگی نیست

دوسش دارم اما خیلییییی کوتاهی کرده بیمعرفتی کرده....

این زندگی زندگی نیست اما نمیخام از چاله دربیام تو چاه بیفتم....بی پولم..بدون شغل...خانوادم شهر دیگه....شوهری ک خودشو خدا میدونه...مطمئنم باید همه حق و حقوقمو ببخشم تا جدا بشم

1402/09/15

05:06

کبوترصلح

عضویت: 1402/09/14

تعداد پست: 1508

دوسش دارم اما خیلییییی کوتاهی کرده بیمعرفتی کرده.... این زندگی زندگی نیست اما نمیخام از چاله دربیام ...

رهایی تاوان داره

1402/09/15

05:07

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

رهایی تاوان داره

تاوانش میشه۱۴سال جوانیه من ک ب بلد رفت....میخام بعدش زندگیم خوب بشه....

1402/09/15

05:08

کبوترصلح

عضویت: 1402/09/14

تعداد پست: 1508

تاوانش میشه۱۴سال جوانیه من ک ب بلد رفت....میخام بعدش زندگیم خوب بشه....

آفرین پس خودت جواب خودتو دادی به حق ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و‌حقوق نرسیدی هم مهم نیست مانع نشه

1402/09/15

05:09

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

رهایی تاوان داره

چکار کنم؟چطور فکر کنم تا ترسم بریزه؟؟آیا طلاق و حاله بعدش اونقدر بد و ترسناکه؟؟که از پسش برنیام؟؟

آیا ممکنه اعتماد بنفسم هیچوقت برنگرده و نتونم تو کارو شغل موفق بشم و پشبمون بشم؟؟؟

1402/09/15

05:10

کبوترصلح

عضویت: 1402/09/14

تعداد پست: 1508

چکار کنم؟چطور فکر کنم تا ترسم بریزه؟؟آیا طلاق و حاله بعدش اونقدر بد و ترسناکه؟؟که از پسش برنیام؟؟ آ ...

طلاق برای من شیرین ترین رخداد زندگیم بود و آرامش اومد سراغم و با تلاش مشکلاتم رفع شد الآنم در شرف ازدواجم

1402/09/15

05:11

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

آفرین پس خودت جواب خودتو دادی به حق ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و‌حقوق نرسیدی هم مهم نیست مانع نشه

اونو ک باید ببخشم.....مسئلم نیاز اولیم مثل جای خاب و خورد و خوراک و شغل و این چیزاس.....وگرنه مهریه بخوره تو سرش...نداره که بخام بگیرم

1402/09/15

05:11

کبوترصلح

عضویت: 1402/09/14

تعداد پست: 1508

اونو ک باید ببخشم.....مسئلم نیاز اولیم مثل جای خاب و خورد و خوراک و شغل و این چیزاس.....وگرنه مهریه ...

میتونی پرستار شبانه روزی سالمند شی یه مدت

سخته ولی برای شروع چاره ای نیست اگر جایی نداری

1402/09/15

05:12

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

طلاق برای من شیرین ترین رخداد زندگیم بود و آرامش اومد سراغم و با تلاش مشکلاتم رفع شد الآنم در شرف از ...

امیدوارم از این ب بعد برات خیر وشیر ینی باشه....

من تنها چیزی که ازش مطمئنم اینه که اولا ایکاااش. سالها قبل ک جوانتر بودم جداشده بوده . دوما آینده سختتری تو این زندگی در انتظارمه....

اما بازهم نمیدونم چرا اینننقدر میترسم

1402/09/15

05:13

کبوترصلح

عضویت: 1402/09/14

تعداد پست: 1508

امیدوارم از این ب بعد برات خیر وشیر ینی باشه.... من تنها چیزی که ازش مطمئنم اینه که اولا ایکاااش. س ...

طبیعیه بترسی چون از آینده بی خبری

ترس ما بخاطر ناآگاهی ماست خودتو بشناس و باور کن

1402/09/15

05:14

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

میتونی پرستار شبانه روزی سالمند شی یه مدت سخته ولی برای شروع چاره ای نیست اگر جایی نداری

خونه پدرمادرم هست...اماچون سالمند هستن نمیخام خیلی باهاشون تو ی خونه باشم...خیلی گیر میدم اخلاقای خاص دارن....باید ی مدت تحمل کنم تا کار پیدا کنم... خونه بگیرم....میترسم اینقدر سخت بگذره پشیمون بشم....

1402/09/15

05:14

عضویت: 1399/09/24

تعداد پست: 1603

طبیعیه بترسی چون از آینده بی خبری ترس ما بخاطر ناآگاهی ماست خودتو بشناس و باور کن

😢چطوری آخه

1402/09/15

05:15

along

مدیر استارتر

عضویت: 1402/09/15

تعداد پست: 6

شما ورژن گذشته منی. منم همینقدر ناامید و ترسو و بی عرضه بودم که تن به خفت شوهر سابقم میدادم

شما بچت چکار کردی بچه من کوچیکه بدون من خوابش نمی‌برد حتی

من اگه با خودم بود کنار خیابونم مخابیدم ولی بچه دارم

1402/09/15

20:52