مث من
اصلا باورم نمیشد قبولش سخت بود بااینکه خودم خواستم و اقدام کردم ولی قبول اینکه الان مادر ی بچم و ی موجود زنده توی بدنم داره بزرگ میشه و مسئولیتش با منه سخت بود تا ۲.۳ماهگی باز باورم نمیشد گاهی ترس داشتم و گریه میکردم ک مادر خوبی نمیشم نمیتونم طول کشید کنار بیام اما از اولش بهش وابسته بودم فک کنم ترسمم بخاطر همین وابستگی بود