😭😭😭😭همسرم ۶ ۱بح میره ۱۲ شب جیاد مغازه داره ،دخترام شیفت عصرن سختمه صبح خوبه،روزا ب هیچ کارم نمیرسم هر روز لباساشونو بشور اتو کن برنامه هارو مرتب کن باهاشون شعر و سوره تمرین کن خونه تمیز کن اشپزی میانوعده بده ظرف بشور کوفت کن زهر مار کن خسته ام خسته
بقول شاعر
تورو نمیدونم ولی من دلم میخاد
برم ی ماه تعطیلات
بمونم ی جای دور
که دیکه کسی نیاد
من دیگه خستم زیااااد😫😫😫😫😫