2777
2789
عنوان

دوستان اگر بدون هیچ توضیحی این چت رو بخونید چه برداشتی می کنید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 2887 بازدید | 172 پست
میدونم. از یه طرف هم میگن تا خیانت پیش نیومده زندگی رو ادامه بدین. چون همشون عین همن. شوهر منم فقط ت ...

از همین میترسم.

بخدا قسم اگر به زندگیم اطمینان قلبی داشتم جونمم میذاشتم وسط.

الان به هرکس بگی میگه پول من و تو نداره و خسیس نباش ولی من میگم اگر قراره زندگیم خراب بشه حداقل از نظر مالی اوکی باشم بتونم بچه هامو حمایت کنم.

نه که دست خالی و آس و پاس برم خونه بابام زندگی کنم.

قوی باشم. خونه و ماشین و پس انداز داشته باشم.

بخدا همه حرفم همینه

از همین میترسم. بخدا قسم اگر به زندگیم اطمینان قلبی داشتم جونمم میذاشتم وسط. الان به هرکس بگی میگه ...

از چی میترسی؟

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خیانت 

مگه تا حالا چیزی دیدی ازش؟

اگه چیزی به اسمت نیست حداقل هر چی پول دستت میاد ریز ریز طلا کارکرده یا سکه پارسیان بخر. حتی صد سوت. من که فقط همین کارو میتونم کنم. شوهر منم هیچی به اسمم نزد. حتی بعد بچه.

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است...
مگه تا حالا چیزی دیدی ازش؟ اگه چیزی به اسمت نیست حداقل هر چی پول دستت میاد ریز ریز طلا کارکرده یا س ...


ببین یه چیزایی میگم به نظرت چند درصد احتمال خیانت هست.

ما عقد کردیم سال اول ۵۰ تومن با یه کیک برا تولدم گرفت.

سال بعدش بهش گفتم برا عروسی بهم هدیه ندادی یه گوشی خرید گفت هم کادو تولدت و هم کادو عروسی.

۶ ماه بعدش رفت یه گوشی هم برا جاری خرید و اول گفت هدیه تولد بعدش هم دید من مخالفم گفت به داداشم بدهکارم.

راستی کل دوران عقد و دوران بارداری من همیشه راننده شخصی جاریم بود. همش جاریم بهش زنگ میزد که منو اینور و اونور ببر اینم درجا اطاعت میکرد.

بعد بچه دار شدیم هر چی گفتم ببریم آتلیه قبول نکرد. وقتی جاریم گفت زود قبول کرد و گفت ببریم.

تو این سال ها اتفاقات این مدلی زیاد افتاد.

آخریش آبان  سال ۱۴۰۰ بود. جاریم زنگ زد به من گفت میخوام هفته ناجا کیک بخرم ببرم اداره شوهرت تو هم برا پسرت لباس بپوش بیاد. آخرشم گفت چه تو بیای چه نیای ما کار خودمونو میکنیم. اونجا هر چی به شوهرم گفتم نذار بیاد قبول نکرد و دلش نیومد زن داداش جونشو ناراحت کنه.

گذشت و اسفند ۱۴۰۰ باهاش دعوا کردم و گفتم طلاق میخوام. من دارم تو این زندگی سمی مریض میشم. همش باید نگران روابط اون هرزه با تو باشم. اونجا تازه بهم گفت برادرم داره جدا میشه، زنش کللللی خیانت کرده یعنی اختلافاتشان از سال ۹۹ بود ولی شوهرم تازه بهمن۱۴۰۰ متوجه شد.

از برادرشوهرم پرسیدم تو پرینت تماساش رابطه ای با شوهر من پیدا نکردی؟ گفت نه چیزی ندیدم ولی منم مثل تو مشکوکم.


از طرفی همسرم ارادت زیادی به امام حسین داره و همش ناراحتی میکرد که من چه خطایی کردم که چنین تهمتی بهم زدن؟

جون پسرم و قسم امام حسین خورد که هیچ رابطه ای نداشته با طرف.

یه خلاصه ای از اتفاقاتی بود که رخ داده.

حالا نمی‌دونم اینا بوی خیانت میده یا نه؟



ببین یه چیزایی میگم به نظرت چند درصد احتمال خیانت هست. ما عقد کردیم سال اول ۵۰ تومن با یه کیک برا ت ...


یکم زیادی به جاریت رو داده و اونم پشتش محکم بوده که گفته چه تو بخوای چه تو نخوای..... باید همونجا دندوناشو میریختی دهنش

حالا کجاست این خانم با کمالات؟ جدا شدن؟ واکنش شوهر و برادر شوهرت بعد اینکه فهمیدن چیکاره هست چی بوده؟ رابطه دو برادر باهم چجوریه؟

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است...
یکم زیادی به جاریت رو داده و اونم پشتش محکم بوده که گفته چه تو بخوای چه تو نخوای..... باید همونجا دن ...

برادرشوهرم بیرونش کرد. دوساله که بیرون کرده طلاقم نمی‌ده. رو هوا نگهش داشته.

رابطه برادرها هم سر اینکه برادرشوهرم به من و شوهرم شک داشت که برای زنش خبر می‌بریم ، خراب شده قهرن فعلاً.

به منم تهمت هرزگی زد رفتم به پدر و مادرش گلایه کردم پشت اون پسرشونو گرفتن.

با ما هم قطع رابطه.

بعدش باز خودشون اومدن آشتی کردن.

ولی خب زیاد تحویلشون نمی‌گیرم. در حد سلام خدافظ. برادرشوهرمو کلاً محل نمیدم دیگه. چون تکلیف تهمتی که به من زد رو مشخص نکردن و کسی نیومد عذرخواهی کنه.

برادرشوهرم بیرونش کرد. دوساله که بیرون کرده طلاقم نمی‌ده. رو هوا نگهش داشته. رابطه برادرها هم سر ای ...

عجب

هرزه سر سفره اش بوده به تو تهمت زده؟؟؟ شوهرت هیچی نگفت بهش؟

الانم اون زنه آویزون شوهرت میشه؟ نگفتی واکنش شوهرت بعد فهمیدن موضوع چی بود؟ کلا دلیلش برا اون همه خدمات چی بود؟ کوچکتر از اون زنه هست یا بزرگتر؟ بچه هم داشتن؟

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است...
عجب هرزه سر سفره اش بوده به تو تهمت زده؟؟؟ شوهرت هیچی نگفت بهش؟ الانم اون زنه آویزون شوهرت میشه؟ ن ...

شوهرم باهاش درگیر شد.

یعنی بارها سکوت کرد آخرش بهش گفتم تو و خانوادت فقط به فکر منافع خودتون هستین من تو خانواده شما اهمیتی ندارم. دیگه اونجا یه مقدار به غیرتش برخورد و ازم دفاع کرد.


راستش الآنم از همین میترسم. چند وقت پیش یه نفر از بانک زنگ زد به شوهرم گفت برادرت قسطاشو نمی‌ده. ضامن سه تا وامش فامیلای زنش بودن. شوهرم گفت ما ارتباط نداریم و من منتقل شدم مرز خبر از اونا ندارم.

دفعه بعد ننش زنگ زد و درمورد وام گفت.

دفعه سوم هم یه زنه زنگ زد گفت وکیلشون هست. به شوهرم گفت به برادرت بگو بیاد توافقی طلاق بده. شوهرم هی گفت به من ارتباطی ندارد و فلان، ولی خانمه خیلی گیر داد آخرش شوهرم عصبانی شد گفت اون برادر من نیست. اون پدر و مادر هم پدر و مادر اون هستن. من بچشون نیستم.

تا اینکه بیخیال شد.

اینا هم با برادرشوهرم قبلاً دو سه تا درگیری داشتن و شکایت و اینا کردن بعد من چند شب پیش به شوهرم گفتم این که میخواست طلاق بگیره حداقل این همه شکایت نمی‌کرد. یهو دیدم شوهرم میگه فقط یکی شکایت کرد اونم برا دیدن بچه بوده. بعد گفتم تو خودت دو سه تا شکایت خودش و مادرش و نشون دادی به من. باز اعصابم خورد شد از اون هرزه دفاع کرد.

حالا الان همش استرس دارم که باز اون آشغال ارتباطش رو با شوهرم شروع نکنه.

دلم میخواد به مادرش زنگ بزنم بد و بیراه بگم

راستی شنود مکالمات رو شاید نتونی بگیری اما تو هم میتونستی پرینت پیامکاشونو ببینی

شوهرم ۱۰ تا سیم‌کارت داره به اسم خودش.

کلی سیم‌کارت هم به نام دیگران داره.

از کدومشون پرینت بگیرم؟

غیر ممکنه.

بعدشم هیچوقت تو خونه نمی‌دیدم پیامک بازی کنه. اصلاً مشکوک نمی‌زد.

گوشیش رمز نداشت ولی من به وفاداریش اطمینان ندارم. دارم مریض میشم تو این زندگی

حتما به پدر مادر و برادرش زنگ بزن و بگو، بگو دخترتون فلان کارارو میکنه، غیرت ندارین جمعش کنین؟

وکیل اون چرا به شوهر تو زنگ میزنه؟

فک نکنم چیزی فراتر از همونایی که گفتی بینشون باشه ولی همین هم جای سوال داره که چرا با برادرشوهر باید انقد راحت باشه؟

باید یه کاری‌کنی همه چی برملا شه وگرنه عذاب میکشی. یه جوری با شوهرت مثلا صمیمی شو و از زیرزبونش بکش، بدون بحث و دعوا.

حتما پولاتو برا خودت پس انداز کن. نقد هم نباشه که بگیره ازت، طلا کارکرده بهترین راهه برا پول ریز.

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   شهریور۱۴۰۳  |  2 روز پیش
توسط   فاطما_گل_  |  2 روز پیش
توسط   بقچه_  |  2 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز