شوهرم بهم گفت مادرم جاش تو قلبمه ولی توفقط یه اسمی تو شناسنامه

بهش بگو ک.. ننه ت با میمنت 

عزیزم چجوری عوض شد؟چکار کردی که رفتارش عوض شد؟بعد چن سال فهمید و تغییر کرد

بیخود کرده زن گرفته ...چرا پیش ننه اش نمونده گوه خورده زن گرفته .دختر مردم ک از سر راه نیومدن 

وای اگه شوهرم اینو بگه میکشمش.گریمم میگیره تازه

متوجه نشدم شب نخونید .

توهم به پدرومادرت بیشترازقبل احترام بزار وقتی میان خونت سنگ تموم بزار اگه اعتراضی کردباخنده وشوخی  بگو اصل اونان توفقط،یه خرنون بیاری

شما چند سالته؟

البته که جای مادر تو قلب هر مرد و زنیه،ولی هیچوقت نباید سر دوراهی قرارشون بدی یا مثل این رفیقمون راست میگن یا مثل بعضیها دروغ

🤔به ما هم یاد بده؟؟؟؟؟

چیکار کردی الن دیگه مثل قبل شوهرت نیست ؟ چون دقبقا شوهر خواهرمم اینجوریه چسبیده ب خواهر و اون ننه پیرکیش .خواهرم از دستش خسته شده

ای بابا هممون درگیریم بااین پسرایی که تربیت کردن خدا بمن پسر بده بخاد به زنش حرف بزنه تردش میکنم واقعن چطور دلشون میاد باخودشون نمیگن زن پسرم راضی نباشه تو زندگی پسرم آرامش نیست

کاش خدا از اول هرکسی رو با هم فاز و هم نظر خودش خلق میکرد که اینقدر دل ها نشکنه

شاید به نظرت مسخره بیاد ولی راه حلش اینه که غیر طبیعی و زیادی به مادر شوهرت محبت کنی جوری که شوهرت حسادت کنه😂😂😂

شاید مسخره به نظرت بیاد ولی هر روز مادرشوهرت رو دعوت کن، شب بیارش خونه ت و انقد دورش بگرد که شوهرت به مادر خودش حسادت کنه. غذاهایی کا می دونی مادرشوهرت دوست داره ولی شوهرت نه، رو درست کن. تولد مادر شوهرت براش کادوهای گرون بگیر. هر جا رفتی برای خودت و شوهرت بی خیال شو و تا می تونی از مادرشوهرت تعریف کن. شورشو در بیار خلاصه. یکی از اشناهای من این کارو کرد شوهره نزدیک بود دیوونه بشه😂

این از یه جایی دیگه دستور میگیره که اینطور باهات حرف میزنه

باکفش من راه نرفتی پس راه رفتنمو قضاوت نکن

اون مادری که پسرزاییده تا بشه شوهرمن حتی حاضرنشد ی کادو یا ی شاخه گل سرازدواج بهم بده و حتی حاضرنشد کمکمون کنه ی جشن ساده ی دوساعته بگیریم تا برامون ی خاطره بمونه و حتی نذاشت ی عکاس بیاد دوتا عکس بگیره تاخاطره بشه و حتی نذاشت ی شب پهلو شوهرم بخوابم تا یکم روحم ذهنم فکرم جسمم از وجودش ارضا شه و حتی نذاشت دوسال تمام بتونم صدای پدرمادر خواهربرادرامو بشنوم و حتی نذاشت خونوادمو دوسال تمام ببینم رفع دلتنگی چیزیه ک تو نتونی انجامش بدی؟ وحتی نذاشت ی بار بااب گرم دوش بگیرم و حتی نذاشت ی بار ی غذای گرم و درست حسابی بخورم 

تا راه نرفتی باکفش من راه رفتنمو ایراد نگیر ازش

متوجهی که هرکی مسئولیت زندگیش باخودشه دیگه؟من بچه ندارم ولی خدابهم نظرکنه و بهم پسربده هیچوقت بهش نمیگم ک تو برو راه دور سرکار ماهی ی بار بیا من مواظب زنتم 

تا اذیتش کنم تا ازارش بدم 

ملتفت شدی یا بیشتراز گذشته ی سختی ک داشتمو بگم برات؟همونطوری ک من از زندگیو شرایط تو و بقیه دوستان اطلاعاتی ندارم ونمیخوامم داشته باشم توام نمیدونی چی بهم گذشته تا ب این روز رسیدم

امیدوارم متوجه این بشی ک هرحرفی ک ی شخص میزنه برگرفته از شرایط سخت و آسونیه که داشته و داره.و تو فقط ی کلمه میبینی و نظرمیدی و این اشتباهه

نون نگیره چون نذاشته تو خونش ی تیکه نون بخورم.اینکه من نون بگیرم براش ببرم تا شرمنده ی اون حرکتش بشه و فلان کشکه.میدونی چرا؟چون زدی ضربتی،ضربتی نوش کن

جواب های هوی

امیدوارم بتونی درک کنی حرفامو گلی جان💕