اون لحظه باید باهاش همدردی می کردی اون داره از حس بدی که داشته و نگرانی درباره ی مامانش میگه تو از خودت میگی
عزیزم اون دایی و داداشت هم زبون بازی و سیاست زنهاشون رو میبینن
اینکه پدرمادر جایگاه اول و ویژه دارن تو قلب هر بچه ای به طور معمول عجیب نیست ، مردها ساده ان به زبون میارن خانما معمولا نمیارن
مثل این میمونه تو داری میگی خدا رو شکر حال مامانم بهتر شد خیلی نگرانش بودم اون وقت شوهرت بگه حال منم یه میپرسیدی غذاتم که اماده نیست کجا بودی و فلان
اینجور موقع ها هم دردی و همراهی کن ، زبون و نوع لحن و کلمات بی نهایت موثره