اره درد حسادت بد دردیه هر کسی مثل شما تجربشو نداره کسایی که واقعا دوست داشتنی باشن از محبت یه پسر به مادرش نمیترسن احتمالا نقطه ضعف زیاد دارید میتزسید حتی از مخبت بین مادر و پسر همه باید حذف بشن بلکم بچشم بیایید
اتفاقا خودمم درگیر چنین مادرشوهر و شوهری هستم
ولی چون خودمم از خدا میترسم بین همسرم و مادرش جدایی نمیندازم
الان نتیجه شو از بچه ام میبینم بچه ام مثل باباش مهربونی می کنه واسه مامانش یعنی من
یعنی هر چی بکاری همون رو برداشت می کنی
درضمن من هنوز مادر شوهر نشدم انشالله اون روز رو هم ببینم و مادر شوهر بشم
چقدر شبیه زندگی منو داری شما. من تو یه خانواده با محبت بزرگ‌شدم. الان سال ۶ ازدواجمه و یه پسر سه ماهه دارم. دیگه دارم خرد می شم از زندگی کردن با همچین مردی 🥲. اعصاب ندارم دیگه. عصبیم و زود از کوره در می رم و مدام بغضم پره و آماده گریه هستم. الان دیگه عادت کردم باهاش زندگی کنم و شاید دوستش نداشته باشم. باور می کنی خودمم حسمو نمی دونم 😭
من قبلا غصه میخورم
اما انقدر زجرم داد
که الان بود ونبود خودش هم برام بی اهمیته
چه برسه به اینکه عاشق کی باشه وبا کی بخوابه
شوهرمه هااا
ولی برام دیگه اهمیتی نداره
آقایون اگه این پست منو می بینید
از همین تریبون بهتون میگم
وقتی یه زن دیگه کاری به کاریتون نداره
ذوق زده نشید که آزاد شدید
شیون کنید که دیگه دوستون نداره وبراش تمام شدین وبه ظاهر داره باهاتون ادامه میده
تو اولین خروجی فرار میکنه
بنظرم تلافی کن حداقل دلت اروم شه اولا.دوما اولویتت اگه شوهرت بوده عوضش کن توهم..
