2777
2789
عنوان

شوهرم بهم گفت مادرم جاش تو قلبمه ولی توفقط یه اسمی تو شناسنامه

| مشاهده متن کامل بحث + 105226 بازدید | 1148 پست
خوبه حداقل اقرار می کنید مقصر خودتونید. خودتون رو خیلی کوچیک می کنید

کوچیک‌ چی‌کردم؟؟؟اینکه محبت میکنم بهش من واقعا دوسش دارم البته شوهرمم دوسم داره میدونه محبتم ازته دل اونم مادرش چاره نداره باید هواش داشته باشه مادرشوهرمن استاد عذاب وجدان دادن و مظلوم نمایی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



کارهایی که برای برادر شوهرت کردی چه ربطی به شوهرت داره؟؟؟؟

خب برادرشوهرم میخواست مهاجرت کنه انقد بچه ننست که تا سرکوچم مامانش باهاش میرفت خریدا همرو مامانش کرد براش مادرشوهرمم که وسیله نداره بره بازار به شوهر من میگه البته برادرشوهرم همسن منه مجرده

منم خدا رو قسم خوردم گفتم سلامتی انگشت کوچیکه داداشم از کل هیکلت برام مهم تره،چه فایده دیگه دلم صاف ...

هیچی بهش نگو دیگه،شوهر منم همینجوریه ،بعد از ۱۰ سال زندگی درست که نشد هیچ،بدترم شده،مادرشوهرم رو برده بود یه شهر دیگه دکتر دیگه آخرای کارشون بود برای دو روز که بخواد بیاد پیش ما خریدامون رو انجام بده یه کولی بازی در اوردن که بیا و ببین🤦‍♀️منم تو شهر غریب با دو تا بچه هلاک شدم تا اومد

شوهر منم این مدلیه همه چیز اول مادرش منم سعی میکنم با این قضیه کنار بیام

مثلا اونروز میگفت ماشین خریدم اولین اقدام مامانمو ببرم دور بزنه

حالا منتظرم ماشینشو بگیره و بهش بگم کارتو عملی کن بعد بهش نشون بدم نتیجه حرفشو  

خدایا من از تو ، تو را خواهم و بس
بگن. وقتی بلد نیستن جبران کنند ، نکن. بذار بیفته مادر شوهرت به بدبختی

به خدا بعضی وقتا میگم عروس مثل من از سرشون زیاد به خدا من همش به شوهرم میگفتم داداشت داره میره معلوم نیست چندسال نبینیش این چمدروز وقت بذار براش باهم برین بیرون بگردین یعنی چون خودم واسه خواهرم جون میدم دوست ندارم بینشون فاصله بندازم اخرم بعد یه هفته مادرشوهرم گفت دست پسرم درد نکنه کمکم کرد منم هویج بودم بازم هیچی نگفتم‌ولی شوهرم بهش گفت هرکی به غیر نیلو عروست بود نگاهتم نمیکرد بااین کارات

شوهر منم اوایل ازدواج این حرفو که زن پیدامیشه پدرمادر پیدا نمیشرو چند بار گفت باهمین یه جمله که ماما ...

چی شد ؟

جربان چی بود؟  تغییر کرد و حرفش عوض شد؟

چشم از پنجره بردار....منجی در آینه است....گره اکثر مشکلات ما با کار کردن و قوی کردن عزت نفس و اعتماد ب نفس برطرف میشه،گوش دادن ب دوره های اپلیکیشن پرورش افکار امیر شریفی برای من بسیار کاربردی بود،توصیه میکنم گوش بدین حتما  
اتفاقا بعد چند روز گفت دلم برات تنگ شده بیا بغلم گفتم برو ننتو بغل کن😁

اخ واقعا

خو عکس العملش چی بود  

بیا بیا درست تعریف کن


اسی ۱سوال

کلا شوهرت منطقیه یا ن؟

میشه باهاش حرف زد؟

چشم از پنجره بردار....منجی در آینه است....گره اکثر مشکلات ما با کار کردن و قوی کردن عزت نفس و اعتماد ب نفس برطرف میشه،گوش دادن ب دوره های اپلیکیشن پرورش افکار امیر شریفی برای من بسیار کاربردی بود،توصیه میکنم گوش بدین حتما  
چی داری میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟😳😳😳😳😳😳  عمل جراحی داشتی مغزتو دراوردن؟؟

تو خیلی خوبی  

چشم از پنجره بردار....منجی در آینه است....گره اکثر مشکلات ما با کار کردن و قوی کردن عزت نفس و اعتماد ب نفس برطرف میشه،گوش دادن ب دوره های اپلیکیشن پرورش افکار امیر شریفی برای من بسیار کاربردی بود،توصیه میکنم گوش بدین حتما  
خدا عقلش بده این مردا نفهم ترین موجودات روی زمینن. من خودمم الان با شوهرم قهرم اومدم تو حال خوابیدم. ...

چه حکایت عجیبیه.. منم خیلی دردسر کشیدمو میکشم.. پسرم زن گرفته بازم هرکاری کنه شوهرم میگه تو یادش دادی.. بچه که بود یه کاری میکرد حرفی میزد خونه پدرشوهرم.. پدرشوهرم شوهرمو پر میکرد زنت یادش داده.. بعد یه مدت پسرم دو سه ساله بود یاد گرفته بود به باباش میگفت چاکرم مخلصم پدرشوهرم گیر داده بود بهش یاد بدین به منم بگه.. خسته شدم ازشون... هیچ جا ادم نبودم همه جا خودشون ادم بودن... 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز