وای منم با این مسئله هفته پیش درگیر بودم خیلی باهم حرف زدیم رفتیم بیرون رفتیم پارک بعد اونجا از نگرانی هاش بهم گفت منم اول شنونده بودم بعد بهش گفتم بیا باهم دنبال راه حل بگردیم و برای کاهش استرسش خودم بردمش مدرسه تو راه کلی باهم میگیم و میخندیم الان بهتره امتحانش کن
چقدر خوب خداروشکر منم دیشب خیلی باهاش حرف زدم گفتم تو دختر قوی هستی من به قوی بودنت افتخار میکنم از دوران مدرسه حتی دوران دانشجویی خودم براش تعریف کردم صبحا با پدرش میره تو ماشین کلی میگن میخندن من چون تجربه پارسال دارم واقعا خودم میریزم بهم یه روزایی اینجوری بخواد اوق بزنه و...
میدونم دختر منم خیلی حساس و استرسیه معلمشون میگفت روزی چند بار گریه میکنه تو کلاس میگه دلم برای مامانم تنگ شده یا میگه مامان حتما میای دنبالم ؟ از استرس میلرزه
میگم شما که غیر انتفاعی گذاشتی حداقل شیفت ظهر انتخاب میکردی اخه شیفت صبح خیلی سخته برای بچه ها که خواب صبح و دوست دارن دختر من با شیفت ظهر راحت تره ولی خوب چرخشیه کاریش نمیشه کرد
اینی که میکی من خودم داشتم سالهااای سال
الان فهمیدم از استزس و اضطراب بوده
بااینکه سالعای قبلش مهد کودک رفته بودم مادرمم شاغل بود
ولی به محض شروع مدارس تهوع شاید درردشکمی داشتم
اللن که مادرشدم فهمیرم از استرس ناشی میشده
شاید رفلاکس داره بچه اسید معدش میاد تو دهنش ی دکتر گوارش ببرش اینکه میگی تایم مدارس اینجوری میشه استرس رفلاکسو تشدید میکنه
دختر منم همینطوریه حتی بعضی وقتا آخر شبم اینطوری میشه موقع مدرسه بردمش دکتر گفت فقط بخاطر استرسه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز