یه بغض خیلی بدی تو گلومه....
میخوام گریه کنم اما نمیشه...فقط بغض کردم
از این بغضای لعنتی متنفرم
حالم از زندگی بهم میخوره ولی.... باید ادامه بدم
خسته شدم از اینکه نشون بدم حالم خوبه...ولی نیست حالم بده ولی خوب میتونم نشون بدم حالم خوبه جوری که حتی صمیمی ترین آدمای زندگیمم نفهمن..... اما باز شب شدو تنها شدم....فکرو خیال همیشگی حال بده همیشگی استرس فردا ترس از اینکه نکنه فردا جلو دوستام گریه کنم.....
کی یه روز خوب میاد
شاید روز خوب وجود نداره و دروغه.....(: