مادرت خودش باید اعتراض کنه هر کسی خودش باید مشکلاتشو خوذش حل کنه مامانت اگر نمیتونه خودش بگه اعتراضی نکنه یعنی مشکلی نداره فقط شما این وسط میشی خواهرشوهر بده
مامانت رو آخر هفته دعوت کن یا برین بیرون
بزار خونه نباشه
خب داداشت بشوره دیگ مادرت چرا نمیذاره داداشت کار کنه و کارکردن مردارو بد میدونن مث مادربزرگ من پدرم حیاطو داشت جارو میرد مادرش داشت خودشو تیکه پاره میکرد
بسپرش به من تا چشاشو در بیارم مفت خور تنبل
مامانت باید یه روزایی رو بره خونه داشت و مثل زن داداشت بخوره و بخوابه ، فکر کنم اینجوری ادب میشه
از من میشنوی دخالت نکن، مادرت حتما خودش دوست داره.
چون دقیقا مامان من همین داستان با خواهرم داره، ولی اصلا بهش نمیگه، یه پا تو بکش کنار، منم اوایل دلم میسوخت که مامانم کمر درد داره و ....
دیدم، وقتی خودش معترض نیست، حتما در توانش هست بهش خدمات بده، چه دلیلی داره که خودمو بد کنم این وسط
حالا شما باز ازدواج کردن
عروس ما روبگو‌که عقده هر روز خونه مامانمه
تازه پدرمم گاهی وقتا ظرف میشوره کمک مامانم میده
اولا بااین شرایطی که گفتین مهمون محسوب نمیشن نیازنیست زیاد خودتون اذیت کنین باهاش مثل خودتون راحت باشین غذای ساده پذیرایی ساده امااااا به هیچ وجه ازاون توقع کمک نداشته باشین خود مادرتون تاکیدمیکنم خودمادرتون مدام ازداداشتون کمک بخواد ازدرست کردن غذابگیر تاخرید وجمع وجور خونه
شمام به هیچ وجه چیزی نگین
اگرم مادرتون به این وضع راضیه خوب بچشه تورابطشون دخالت نکنین وقتی مادرتون خودش میخواد به شماربطی نداره اماشما بهشون سرویس ندین مثلا فقط ناهار روزجمعه روبه عهده بگیرین کمک کنین به مادرتون بقیه وعده‌ها رو خودتون مشغول کنین اصلا بریدبیرون ازخونه
یه هفته هم برن خونه مادرخودش
هردفعه اومدن مادرتونبگه حال غذادرست کردن نداشتم تخم مرغ بشکنیم چندتا واقعا تنهاراهش همینه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز