2777
2789

سلام

من یک پسر ۴ساله شیطون دارم.خیلی هم مراقبش هستم ولی چند بار اتفاقاتی افتاده که کلا قفل شدم یعنی هیچ کاری از دستم بر نمی امد.بعد کمک خدا رو کاملا لمس کردم.یعنی واقعا مثل معجزه خدا به دادم رسیده.

از این تجربه ها دارید؟

بله عزیزم دست خدا بالاترین دستهاست که هر لحظه و هر دقیقه تو زندگی احساسش میکنم

معبودم ... 🤲ای راهگشا در تاریکی ها...با کلید اجابتت ...قفل های درونم را باز کن...با تو که باشم، در جاده های تردید،...دستان توانای تو را میبینم ...قلبم در آسمان عشقت ...به پرواز در می آید واز شراب شیرین عرفانت مینوشم ..با تو در آغوش کرامتت ...ساکن میشوم ...با تو هیچ جاده ی پر پیچ و خمی وجود ندارد ...با تو دلم به عطر یاس های برکتت معطر میشود ...تو در جاده های خشکسالی ...تشنگی ام را به برکت نگاهت سیراب میکنی ...خدایا ! هر لحظه شکرت که کنارم هستی و مرا به غیر از خود وا نمیگذاری .

الان شاید همه بنالیمولی مطمئن باش همه حس کردن

حتی اونایی که....

حتی اگر داراییت ۵۰۰۰تومنه امام حسین رو شریک مالت کن برکت رو ببین...به اینصورت که سعی کن حتی هزار تومن هم که شده خرج ارباب کنی مطمئن باش که لذتشو به تمام معنا می بری...هرررر مشکلی داری مداومت کن بر هرروز خوندن زیارت عاشورا(حتی بدون صد سلام و...) بعد میبینی و با تمام بند بند وجودت میفهمی که چی میگم.سکوت کن گاهی سکوت زودتر از هر فریادی جواب می ده ...یه ذکر معجزه گر(برای مسائل مادی و معنوی)#اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان(تجربه شده)...هرروز خواندنِ دعاتوسل 🗝کلیدی ست بر هر قفلی....🔓(امتحان شده).(مواردی که نوشتم رو خودم امتحان کردم چون سالهای زیادی توو فشارهای مالی وزندگی بودم خیلی چیزا رو امتحان کردم)...برای آروم شدن روح و روانت و خیلی از مشکلات هرروز حدیث کسا 🌧🌧بخون...عصر پنجشنبه خوندن چهل مرتبه سوره نصر برای رزق و روزی جواب میده..

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اره منم دارم حیف نمیتونم بگم 


الانشم منتظر ی معجزه هستم میدونم میده😍

منم‌گنهکار و ب دل عشق علمدار 💚 من از شلوار نود و پاره پوره رسیدم ب چادر ، فهمیدم چادر یادگار مادرم زهراست ، شاید تو تابستون گرمم بشه ولی می ارزه ب ی لبخند مهدی فاطمه س 💚 من با چادر هم همون دختر لاکچریه قبلی ام ، منتهی خودمو از چشمای هرز پوشوندم💚

مثلا یکبار که از مهدکودک میامدیم تا من از اسانسور پیاده بشم بدو بدو رفت از جلوی در افتاد رو پله ها و ده تا پله رو رفت پایین.یعنی هر بار که از پله بلند میشد من خدا رو التماس میکردم سرش اسیب نبینه.هیچ کاری نمیتونستم بکنم تو اون لحظه

یکبارم مدادش رو تراش کرده بود تا من براش دفتر بیارم تو تراشه مداد فوت کرد براده های ریز مداد رفت تو چشمش.تا اورژانس زنگ بزنم و چشمش رو شستشو بدم و دوباره چشماشو باز کنه مردم و زنده شدم.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز