2777
2789

دو سال پیش سقط داشتم، بعد از اون شرایطمون برای بچه‌دار شدن مناسب نبود، تا امسال که تو اولین ماه اقدام باردار شدم. ضربان قلب جنین توی سونو مشخص شد، چون لکه بینی داشتم دکتر شیاف تجویز کرد که هفته هفتم با یک بار و نهم با دوبار استفاده برطرف شد. از هفته یازدهم مجدد لکه بینی دارم که شیاف استفاده می‌کنم و خوبم. به مادرشوهر گفته بودم تا سونوگرافی غربالگری ترجیح میدم استراحت کنم چون علائم بارداریم از بین رفته و خیلی حوصله مهمونی رفتن ندارم (به خاطر حرف و حدیث های قبلیش چیزی راجع به لکه بینی نگفتم) اجازه گرفت به جاریم بگه ( دو سال پیش همه فامیلشون رو در لحظه خبردار کرده بود، امسال دیگه سعی کرد درست رفتار کنه) امروز جاریم زنگ زده تبریک بگه، گفت استراحت کن تا آندومتریوزت خوب بشه!!!!  واقعاً از عصر فکرم مشغوله ، تا قبلش خیلی نگران جنینم بودم، الان نگرانم اگر سقط بشه با حرف و حدیث اینا چه کار کنم؟! از طرفی هم به خاطر اینکه به چیزی غیر از جنینم اهمیت میدم عذاب وجدان دارم😔

راستی علایم بارداریم تا حدی برگشته،  یکم خوشحال شدم.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



یعنی چه علائم بارداری رفته برگشته 

شروع هفته یازده اصلا احساس بارداری نداشتم، حالت تهوع حساسیت سینه‌هام، حساسیت به بو و تکرار ادرار کاملا از بین رفت که خیلی ترسیدم

اما از دو روز بعدش کمابیش علایم دارم، باید مرتب برم دستشویی و بعضی بوها اذیتم می‌کنه و... شنیدم از هفته یازدهم علائم ممکنه کم بشه

شروع هفته یازده اصلا احساس بارداری نداشتم، حالت تهوع حساسیت سینه‌هام، حساسیت به بو و تکرار ادرار کام ...

آره خب منم دقیقا همین طور شدم ولی دوباره امشب حالت تهوع دارم زیر شکمم هم درد میکنه 

زندگی بزرگترین شوخیه خداست💚💚💚 که ما زیاد جدیش گرفتیم 💜💜💜
به مادرشوهرتم نباید فعلا میگفتی من هر دو تا بارداریمو۱۳ هفته بهشون گفتم

والا یه بار صحبت بچه شد، چای زعفرانی آورد 😃 غذا رو هم پر زعفران می‌کنه، کوچکترین اشاره‌ای میکردم یه کاری میکرد که مجبور بشم بگه. همین الانش فکر می‌کنه من این دو سال مشکل باروری داشتم

امیدوارم این دوران برات به شیرینی و سلامتی بگذره

ممنونم عزیزم به همچنین شما نگران چیزی نباش به حرف بقیه هم اهمیت نده 

زندگی بزرگترین شوخیه خداست💚💚💚 که ما زیاد جدیش گرفتیم 💜💜💜

اصلا برات مهم نباشه همه چیز دست خداست و بس،،

مادر شوهر و جاری و ... هیچ کاره ان عزیزم،زندگیت بچت مهمه چیزت دست خداست فقط از اون بخواه برات حفظش کنه  وارامش داشته باش،هیچ چیزی ام راجع به حالاتت و خدایی نکرده مشکلی ام اگر بود هر چند کوچک ولی بهشون نگو،که از کاه کوه میسازن

اصلا برات مهم نباشه همه چیز دست خداست و بس،، مادر شوهر و جاری و ... هیچ کاره ان عزیزم،زندگیت بچت مه ...

ممنونم از محبتت. گاهی آدم نیاز داره شنیده بشه، الان احساس بهتری دارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز