2777
2789
عنوان

من چی کار کنم با پدر شوهرم و مادر شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 2469 بازدید | 99 پست

اسی منم مادرشوهرم یکسره میخواد بیاد خونم.. اگه حوصله داشته باشم و چیزی واسه پذیرایی داشته باشم و خونمم مث دسته گل باشه یه جورایی خوشحالم میشم ولی گاهی خونه زندگیمو گند برداشته خودمم لباس مناسب تنم نیس میبینم در میزنه درو باز نمیکنم وقتیم گله کرد با آرامش میگم واااا؟ اومدین دم در؟ من حمون بودم یا بیرون بودم.... البته ما چند تا عروسیم هر کدوم درو باز نکنیم میره خونه ی بعدی😃

من بیشتر با سرزده اومدنشون مشکل دارم شاید من لباس مناسب تنم نباشه اونوقت باید یه ربع دم در باشن... یه ممکنه مریض باشم نتونستم کارامو کنم... اینم فضوله همه جا رو دید میزنه


راحت بگو چون مهمون داشتم خیلی کار کردم خستم زیادم تعارفی نه باهاشون راحت باش غریبه که نیستن  ب ...

نه خب، آدم یه روز خسته اس  همیشه نباید نیشش تا بنا گوش باز باشه که آدمیزاده   روزه خوب و بد داره  همه اینا از زیاد اومدن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بله اگه زیاد بیان   باید فاصله و احترام حفظ بشه،  برای چی رو راست نباشم

اینا ک شما میگی زیاد نمیان شما خودت خوشت نمیاد ازشون ک فکر می‌کنی زیاد میان وگرنه خونه مال بچشونه حقشونه هفته ای یکی دوبار سر بزنن بچه بزرگ نکردن ک زن بگیره زنه شاکی بشه چرا پدر مادرت ۳روز  ی بار ۵روز ی بار دو ساعت میان میشینن 

بد مهمان بودن یعنی اینکه یکی بیاد خونت بهت بر بخوره بدت بیاد دوست نداری بیاد عزیزم کسی ک درونگراست ز ...

میدونی اومدن مهمون تا وقتی خوبه که هیچ حرفی یا کاری انجام نشه تا طرفین ناراحت نشن. چه بخای چه نخای پدرومادرا ازسردلسوزی توصیه میکنن نصیحت میکنن حتی یجاهایی واقعا دلشون میخاد طبق نطر اونا عمل کنیم. همین یه دلخوری کوچیک باعث میشه تا شب اعصابت خرد باشه. بحث یکساعت دوساعت نیست. 

باور کنید اقایونم دلشون نمیخاد پدرررومادر خانومشون زیاد بیانو برن.

عزیزم من کاملا درکت میکنم  تو اختیار زندگی خودتو داری و شاید واقعا حوصله مهمون نداری… شاید خا ...

خودمم همین فکرو میکنم عزیرم دلیل نمیشه اخلاق اونا اینطور باشه، منم مثل اونا باشم،  قطعا نمیتونم و یه جا کم میارم  چون نیستم همچین آدمی 

میدونی اومدن مهمون تا وقتی خوبه که هیچ حرفی یا کاری انجام نشه تا طرفین ناراحت نشن. چه بخای چه نخای پ ...

خب اسی هم حرفی از دخالت یا چیزی نمیزنه ببین مادربزرگ من ماهی یکی دوبار می‌ره خونه داییم ک پسرشه بعد مادربزرگ من خیلی آرومه دیدی این پیرزن کوچولو ها رو خیلی نرم و چروک خوشکل و مهربونن اینم دقیقا همینطوره اصلا کار ب چیزی نداره بعد همون ماهی ی بار ک‌ می‌ره خونه داییم زن داییم بدش میاد ک چرا همش میاد و غر میزنه الکی جلو مادربزرگم بچش و میزنه یا می‌ره میشینه مثل الانه اسی میگه همش میاد اینجا بدم میاد بچم و لوس می‌کنه ولی ببین بخدا قسم میخورم وقتی مادر خودش میاد بال بال میزنه از جون آدمیزاد تا شیر مرغ و میاره واسه خانوادش هی دورشون می‌چرخه بچش و می‌بره میزاره پیش مادرش میشینن میگن میخندن ولی مادر بزرگ من می‌ره اصلا حرف نمیزنه

  ووی  چه مادر شوهری بشی تو

عروسم و میزارم رو سرم ولی اگه ی عروس مثل شما گیرم بیاد قطعا قطعا تا آخر عمرم نه میزارم بیاد خونم نه میرم خونش ولی اگه خوب باشه از جونم میزارم واسش چون زن پسرمه 

عزیزمم خونه مال دونفره نه یه نفر

ولی اصلش مال مرد هست اون همه زندگی و فراهم کرده درسته زن خیلی نقش زیادی داره من خودم زنم ولی اگه شوهرم نخره نیاره من از کجا زندگی بزارم؟همون مادر شوهر پدر شوهری ک میگی دوسم ندارم بیان همونا شوهرت و بزرگ کردن عزیزم من واسه خودت میگم قلبت و بزرگتر کن پدر مادرن گناه دارن بالاتر از پدر مادر بعد از خدا وجود نداره 

ولی اصلش مال مرد هست اون همه زندگی و فراهم کرده درسته زن خیلی نقش زیادی داره من خودم زنم ولی اگه شوه ...

عزیزم من فقط میگم فاصله رعایت بشه  وگرنه دوسشون دارم، چون اهل حرف و  تعریف نیستم  دلم نمیخواد زیاد ببینمشون به قاعده دیدن برام مهمه، مثل وقتی قبل ۲ هفته یه بار میدیدمشون  اینقد حرف میزدم ولی الان بعد دو روز چی بگم خب 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز