من چی کار کنم با پدر شوهرم و مادر شوهرم

وااااای دقیقا من. حالا اینکه خونواده همسر من زیاد اهل صحبت نیستن یا صحبتای خاص خودشونو دارن ولی دلشون میخاد بیشتر رفت و آمد کنیم. اخه بشینیم کنار هم که چی بشه.

از رو دوست داشتن و دلتنگیه احتمالا همه بچه هاشون ازدواج کردن تنها شدن ؟

میشه یکی بیاد خونه آدم بعد در و باز نکنی روش؟؟واقعا روتون میشه؟ فکر کنه پدر مادر خودشن تاپیک قبلی گفت ۵روز ی بار میان الان گفت ۲.۳روز ی بار بعد در حد ی ساعت دو ساعت میشینن ب این نمیگن درونگرا ب این میگن بد مهمان بودن منم درونگرام ولی عاشق مهمانم حتی دشمنمم باشه حتی همون خانواده شوهرمم باشن ک زندگیم و زهر کردن با جون و دل در و باز میکنم حتی اگه هرروز بیان چون بابام همیشه می‌گه مهمان برکت خونست حتی اگه هرروز بیان حق ندارین ی بار اخم ب رو بیارین دعوامون میکرد اگه می‌گفتیم چرا فلانی همش میاد اینجا میگفت خدا بدش میاد مهمان خیلی خوبه اگه همین خانواده ها نیان مهمان نیاد خونه آدم پس زندگی ب چ درد میخوره 

عزیزم تاپیکای قبلتو مطالعه کن گفتی ۵ روز ی یه بار یه ساعت میان دست خالی هم نمیان اهل دخالتم‌نیستن.    ولی بازم ناراحتم....دیگه خود دانی

هرجوری میخای باشی از همون اول باش. مثلا اگه دوست داری هفته ای یبار بری خونشون ازهمون اول هفته ای یبار برو. نگو بزار اولاش زیاد برم بعدش توش میمونی. اشتباهی که من کردم . 

ما کلا شخصیتامون و طرز فکرامون زمین تا آسمون فرق داره من واقعا میمونم چی بگم واقعا حرفی ندارم بزنم باهاشون همیشه سعی میکنم یه حرف مشترک پیدا کنم 🥲

دقیقا

اوکی شما درست میگید ...ولی خدا را شکر تاپیکای قبل خود به خود پاک نمیشن که هر کس هر روز دلش خواست تاپیک بزنه ....

بد مهمان بودن شخصیت جدیده؟😜ولی خدایی درونگرا بودن یعنی کسی کاری به کارت نداشته باشه بنظرم. 

حالا مدرشوهرو مادرشوهر ایشون شاید فکرمیکنن اگه زیاد نیان زشته.

بابای منم تقریبا اینجوریه شخصیت کنترل گری داره مجرد که بودم دیوونم کرده بود الان که ازدواج کردم به زور جلو خودشو میگیره ولی بازم یجاهایی نمیتونه و دخالت میکنه کاریش نمیشه کرد یه عمر اینطوری زندگی کردن فقط تایید کن بگو چشم بله بعد کار خودتو بکن یه گوشت در باشه یکیش دروازه، حساس نشو